728 x 90

سلسله درس های گفتمان نخبگان علوم انسانی

طباطبایی مطرح کرد: ایران از ابتدا در چهارراه تمدن قرار داشته است

طباطبایی مطرح کرد:
ایران از ابتدا در چهارراه تمدن قرار داشته است
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: این یک توهم است که تصور می کنیم ما فقط 200 سال است که با غرب ارتباط داریم بلکه ما همیشه در جهان بودیم و با جهان ارتباط داشتیم، از قبل از صفویه ارتباط بین ایران و پاپ برقرار شده بود، ما در مرکز جهان هستیم و ایران از روز نخست در چهارراه تمدن بوده و دروازه تمدن بوده است.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه باقرالعلوم(ع) محمد مهدی طباطبایی در کلاس درس ظهور علم مدرن که از سلسله درس های گفتمان نخبگان علوم انسانی  که  در سالن همایش های فرهنگ سرای خاوران برگزار شد، با بیان اینکه اندیشیدن به مبادی علوم کار فلسفه است، اظهار کرد: یک سوال جدی در تاریخ فلسفه وجود دارد که چه ضمانتی وجود دارد که اگر به نحو عقلانی چیزی را بشناسیم یعنی ما درست شناختیم.
وی با بیان اینکه باور ما این است که اگر برویم به سمت طبیعت و از عقل و تجربه خودمان به خوبی بهره ببریم شناختمان عقلی است، افزود: هرجا بخواهیم در علم کار کنیم یکسری روابط عقلانی یافت می شود و ما سعی می کنیم این روابط را قانونمند کنیم و از آن ها استفاده کنیم.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه پرسش از فلسفه درواقع پرسیدن عقل از خود و توانایی های خودش است و می خواهد دامنه قدرت خود را بدست آورد تا بتواند این ادعا را استوار کند که علم ممکن است، بیان کرد: این پرسش میتواند بدون هیچ ربطی به تاریخ باشد و همیشه می توان این سوال را پرسید، هم زمان افلاطون و هم ابن سینا و هم در زمان کنونی می توان این سوال را  داشت و کار ما این است که به آنچه انجام می دهیم، بیاندیشیم.
وی با بیان اینکه علوم انسانی امروز علومی نوپدید و بیشتر آن ها در قرن 19، 20 و 21 ایجاد شده اند، تصریح کرد: این دانشی که در روزگار مدرن پدید آمده و گسترش پیدا کرده و ما آن را در دانشگاه مطالعه می کنیم چه تاریخی دارد و برای پاسخ به این سوال باید عصر رنسانس را بررسی کنیم.
طباطبایی با بیان اینکه در فرهنگ رنسانس بوکارت مفهوم بسیار مهمی به ما ارائه کرده است، افزود: رنسانس در زمینه های گوناگون به ما تنوع و تکثر را نشان می دهد که تا قبل از تاریخ بشر وجود نداشت.
 وی ادامه داد: از رنسانس به بعد می بینیم که انسان ها جور دیگری زندگی می کنند یعنی لباس های گوناگون طراحی می شود، انواع غذا خوردن و انواع جشن ها برگزار می شود، کشف فردیت در رنسانس اتفاق می افتد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه بوکارت برای ما فلسفه بافی نمی کند و ما را  به شهر فلورانس و عصر رنسانس، می برد، خاطرنشان کرد: یکی از چالش های ما برای درک مدرنیته این است که آشنایی زدایی را انجام  دهیم.
وی گفت: یکی از موضوعاتی که ما باید به آن توجه داشته باشیم ظهور مدارس اومانیسم است یعنی پدید آوردن نظم آموزشی جدید که به پدید آوردن جهان جدید منجر خواهد شد، در مدارس اومانیسمی اخلاق و تاریخ برجسته و جنبه های دیگر حذف شد و خروجی آن ها پدید آمدن شهروند باسواد شد
طباطبایی با بیان اینکه یکی از عوامل دگرگون کردن رنسانس پدید آمدن طبقه بازرگان اشراف است، اظهار کرد: فلورانس آغاز یک اتفاق و فقط یک شهر نیست، همچنین دوران رنسانس فقط دوران ظهور علم نیست بلکه دوران آزاد شدن و تجربه کردن است، فضای دوران رنسانس فضای گشودگی است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه وقتی شما در یک دوره تاریخی قرار دارید به هیچ وجه نمی توانید از آن دوره تاریخی خارج شوید و یکی از دلایلی که باید جهان مدرن را بشناسیم این است که در جهان مدرن زندگی می کنیم، تصریح کرد: البته درست است که ما در جهان مدرن زندگی می کنیم ولی این به آن معنا نیست که انتخاب با ما بوده است بلکه ما به سمت مدرن زندگی کردن کشیده شدیم.
استاد دانشگاه تهران ادامه داد: ما در فلسفه به صورت خطی فکر نمی کنیم بلکه به صورت دوره فکر می کنیم، فلسفه به کل توجه می کند در حالی که علوم به جز توجه دارند و وقتی به جز توجه کردیم می توانیم مسئله را حل کنیم ولی جزیی که از کل فارغ باشد بدرد نخواهد خورد.
وی با بیان اینکه با رخدادهای که در رنسانس اتفاق می افتد ما به یک نوع عمل کردن و زیستن که جدید است می رسیم، بیان کرد: در رنسانس ما شاهد این بودیم مردمی پیدا شدن که تمام دانش جهان را می خواهند جذب کنند و تمام رفتار های جهان را می خواهند جمع کنند.
طباطبایی گفت: وقتی از رنسانس سخن می گوییم، از یک رخداد تاریخی دوران ساز حرف می زنیم یعنی از یک دورانی حرف می زنیم که جهش فکری تغییر کرده است، انسان رنسانسی می گوید عقل دارم و چیزی را که تجربه می کنم می پذیرم.
وی افزود:  وقتی می خواهیم پدیده ای را بشناسیم به سمت آنچه که می توانیم مشاهده و تجربه کنیم حرکت می کنیم، بورکات می گوید کشف فردیت یعنی رسیدن به تکثر که در هیچ وحدت جمعی قابل جمع نیست، در نتییجه میگوید فلسفه در رنسانس هیچ کاره است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه کار فیلسوف مفهوم سازی است، خاطرنشان کرد: فیلسوف کارش دور زدن است و در کار فلسفی تامل و درنگ وجود دارد، وقتی به رفتار و عمل جدید رجوع  پیدا کردیم، دیدیم این عمل از نظر جدا است، با زبان روزمره نمی شود درباره علم حرف زد و باید حرکت علمی را در ذهن انجام دهیم و ذهن به چالش بیافتد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ضرورت مطالعه تاریخ جهان و تاریخ ایران با یکدیگر، بیان کرد: این یک توهم است که تصور می کنیم ما فقط 200 سال است که با غرب ارتباط داریم بلکه ما همیشه در جهان بودیم و با جهان ارتباط داشتیم، از قبل از صفویه ارتباط بین ایران و پاپ برقرار شده بود، ما در مرکز جهان هستیم و ایران از روز نخست در چهارراه تمدن بوده و دروازه تمدن بوده است.
استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه همه بحث فلسفه مدرن درباره روش است، افزود: در فلسفه مدرن مباحث شناخت، بسیار پررنگ خواهد شد و دلیل این موضوع آن است که روش وحدت ایجاد می کند، فکر فلسفی یعنی اینکه نمی توان به یک مفهوم به تنهایی فکر کرد بلکه مفهوم ها زنجیر وار به یکدیگر وابسته است.
وی با بیان اینکه در فلسفه مدرن  بایستی به خود عقل بیاندیشیم و عقل را در دادگاه خودش قرار دهیم، تصریح کرد: یکی از علل ظهور فلسفه مدرن شکاکیتی است که در اواخر رنسانس وجود داشت، شکاکیت چیزی است که ما را از فطرت اول به ثانی می برد و شکاکیت یعنی تعلیق حکم، یعنی اینکه حق نداری بگی هست یا نیست و حق نداری باوری داشته باشی و موضع، تعلیق باور است به این دلیل که هیچ معیاری وجود ندارد تا ما به ان دسترسی داشته باشیم و بگوییم حکم من چیست.

 
 
امتیاز دهی
 
 

فصلنامهعلوم سیاسی فصلنامهتاریخ اسلام فصلنامهآیین حکمت فصلنامهفرهنگ پژوهش
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

دانشگاه باقرالعلوم (عليه السلام)
مجری سایت : شرکت سیگما