شنبه 29 ارديبهشت 1403  
فقهی
نگاهي به حضور حوزه نجف و آخوند خراساني در سير مشروطيت


...............
نويسنده: غلامرضا آذري خاكستر

براي شناخت علل حدوث يك واقعه بايد به بستر اجتماعي آن واقعه هم نظر افكند. بستر دور و بستر نزديك. فهم دقيق تحولات سياسي-اجتماعي عصر مشروطه بدون توجه به خاستگاه علماي مشروطه خواه شهر نجف و حوزه علميه اين شهر مقدس امكان پذير نمي باشد. مقاله زير در پي رهيافت هايي از اين ديدگاه است:


حوزه نجف در دوره مشروطيت بعنوان كانوني فعال در زمينه سازي و ترتيب دهي خط مشي گروههاي مشروطه طلب مطرح بوده ، آنجا كه حركتي به بن بست مي رسيد فتواي علماي نجف چون آخوند خراساني گره گشاي مشروطه طلبان بود. در همين راستا پيامهاي زيادي از آخوند خراساني خطاب به گروههاي مختلف چون شاه ،مجلس ،انجمن ها،عموم مردم ،نظاميان ،عشاير ؛ طلاب و روحانيون و…ارسال شد.
يكي از رجال مشروطه خواه كه نقش موثري در روندتحولات مشروطيت ايران ايفا نمود ملا محمد كاظم خراساني مشهور به آخوند خراساني است. به گواهي تاريخ اقدامات اين عالم رباني مقارن مشروطيت در پيشبرد اهداف مشروطه خواهان بسيار موثر و اثرگذار بود.
ملا محمد كاظم خراساني (۱۲۵۵ - ۱۳۲۹ ه.ق ) فقيه اصولي و مرجع تقليد شيعه و رهبر سياسي عصر مشروطيت درسال ۱۲۵۵ از پدري بنام شيخ حسين هروي ، در طوس متولد شد. وي درمشهد(1) علوم مقدماتي را فرا گرفت. سپس بسال ۱۲۷۷ قمري در سبزوار از محضر حاج ملا هادي سبزواري فلسفه آموخت. پس از آن در سن بيست و دو سالگي(2) و در سال ۱۲۷۷ قمري به تهران رفت و به تحصيل حكمت و منطق پرداخت و پس از مدتي براي تكميل تحصيلات عازم نجف شد و نزد شيخ انصاري و حاج سيد علي شوشتري مشغول تحصيل شد.(3)
ملا محمد كاظم خراساني پس از فراگيري علوم ديني در نجف و سامره به تدريس مشغول شد و مقارن مشروطيت ايران به صف مشروطه خواهان پيوست و همگام با علماي نجف مبارزات مشروطه خواهي را آغاز كردند.
آخوند خراساني درطي تحصيل در سبزوار از محضر حاج ملا هادي سبزواري و در تهران نيز از محضر ملا حسين خويي و ميرزا ابوالحسن جلوه فلسفه آموخت. پس از آن در نجف با بهره گيري از اساتيدي چون شيخ مرتضي انصاري ( ۱۲۱۴ - ۱۲۸۱ ه.ق )، ميرزا حسن شيرازي ،سيدعلي شوشتري ،شيخ راضي نجفي و سيدمهدي قزويني فقه و اصول فرا گرفت.
طبق گزارشات مندرج در منابع ؛ شاگردان زيادي درمحضر آخوند خراساني علوم ديني فرا گرفته اند و حتي تعداد شركت كنندگان درس اصول استاد(4) بيش از ۱۰۰۰ نفر ذكر شده است.
عبدالحسين مجيدكفايي دركتاب مرگي در نور بنقل ازعبدالرحيم محمد علي صاحب كتاب المصلح المجاهد(5) اسامي ۳۱۰ تن از شاگردان آخوند خراساني را ذكر نموده كه مهمترين آنها (6) عبارتند از ميرزا ابوالحسن مشكيني، شيخ محمدحسين كاشف الغطاء، شيخ محمدجوادبلاغي ، اقاضياءالدين عراقي ، اقاشيخ محمدعلي شاه ابادي، سيد محسن امين عاملي، اقاسيدابوالحسن اصفهاني، حاج اقاحسين قمي ،سيدمحمدتقي خوانساري ،سيدحسن مدرس و…..
عمده آثار مكتوب آخوند خراساني عبارتند از : الاجازه ، الاجتهاد و التقليد، التكلمه للتبصره، حاشيه بر اسفار ملاصدرا، حاشيه برسائل شيخ مرتضي انصاري، حاشيه مكاسب شيخ ،القضاء و الشهاد اتوكفايه الاصول و….
تعدادفرزندان آخوند شش نفر است(7). پنج پسر و يك دختر كه بزرگترين اولادش آقاميرزا مهدي و ديگر فرزندانش ميرزا محمد، حاجي ميرزاحمد، اقاشيخ حسن و شيخ حسين.
مبارزات مشروطه خواهي
آخوند خراساني ازجمله علمائي بود كه با مشروطيت موافق بود. وي در ابتدا نقشي در جنبش نداشت ، البته در ماجراي « مسيو نوز » او نيز چون ديگر روحانيون از آنكه آن مستشار بلژيكي به لبلس روحانيت درآمده بود ؛ برآشفت و عزل او را خواست اما پس از آن واقعه تا زمان عزيمت علما به قم مداخله ديگري از جانب او صورت نگرفت. هر چند كه در جريان مشروطيت نامه ها و تلگراف ها و شب نامه ها به آخوند خراساني مي رسيد و از او مي خواست درحمايت مشروطه(8) خواهان گام پيش گذارد ؛ پاسخ آخوند در ابتدا حاكي از اين بود كه ماجرا چندان بر او روشن نيست و او به اخبار اطلاعات بيشتري نيازمند است.

آخوند به عنوان رهبر سياسي از دوران فعاليت شديد وي به همراه ميرزا حسين تهراني و شيخ عبدالله مازندراني با ارسال تلگرامها براي رهبران ديني و سياسي (10) در داخل كشور و نشر اعلاميه هاي روشنگر در راس رهبران جنبش قرارگرفت.
عمده مبارزات آخوندخراساني در جريان مشروطيت طي تلگرافها و پيامهايي بود كه از نجف به ايران مخابره مي شد. اكثر اين پيامها راهنمايي هاي بود كه آخوند خراساني به انقلابيون ارسال مي داشت.
يكي از مهمترين مسائلي كه در اين تلگرافها به آن تاكيد داشت مسئله ظلم و ستم بود كه حكام بر مردم روا مي داشتند. بطور كلي در تمام نواحي ايران ظلم وستم مردم را به ستوه آورده بود تا آنجا كه مردم بخشي از خراسان ؛ براي رهايي از ماليات مجبور به فروش دختران خود بودند. آصف الدوله وزير داخله كه تا بهار ۱۹۰۷ به فرمانروايي خراسان اشتغال داشت ، چون متهم شده بود باينكه درفروش زنان و اطفال ايراني به تراكمه دخالت نموده به امر مجلس از حكومت خراسان معزول (11) شد.
از ديگر مسائلي كه آخوند خراساني تاكيد ويژه اي داشت ؛ دفاع از اسلام است. بنابر اين اتحاد و جلوگيري از نفاق عمده تذكري بود كه علماي نجف بر آن تاكيد داشتند، اما مقوله ديگر در تفكر آخوند خراساني مقابله با حضور دول خارجي چون روس و انگليس درايران بود. آخوندخراساني در تلگرافهايي كه به مشروطه خواهان داشت عموم مردم را به مبارزه عليه دول بيگانه تحريك مي نمود.
اندرز نامه هايي توسط آخوند خراساني به محدعلي شاه ارسال شد و شاه دعوت به موازين شرع و عدالت در راستاي استقلال ايران گرديد و چون اين پيامها مؤثر واقع نشد بنابراين آخوند طي اعلاميه اي كه ميرزا حسين تهراني و شيخ عبدالله مازندراني آن را امضاءكرده بودند، ازمردم ايران خواست از پرداختن ماليات به ماموران محمدعلي شاه خودداري كنند و درسرنگون ساختن حكومت او بكوشند.
علماي نجف از حمايت مشروطيت، هدف اصلي خود را حفظ اساس اسلام ، رهايي ممالك از تسلط كفار، تقليل ظلم و قطع يد تعديات جائرين ، اجراي احكام الهيه ، عزاسمه و امر به معروف و نهي ازمنكر اعلام كردند.(12)
حوزه نجف در دوره مشروطيت بعنوان كانوني فعال در زمينه سازي و ترتيب دهي خط مشي گروههاي مشروطه طلب مطرح بوده ، آنجا كه حركتي به بن بست مي رسيد فتواي علماي نجف چون آخوند خراساني گره گشاي مشروطه طلبان بود. در همين راستا پيامهاي زيادي از آخوند خراساني خطاب به گروههاي مختلف چون شاه ،مجلس ،انجمن ها،عموم مردم ،نظاميان ،عشاير ؛ طلاب و روحانيون و…ارسال شد.
« اوضاع نظامي ايران مقارن مشروطيت و حضور دول خارجي در ايران حاكي از آن است كه قشون تازه تاسيس نتوانسته است در روند نظم و امنيت كشور موفق باشد. حتي نتوانسته است در مقابل مشروطه خواهان مقاومت نمايد. تلگراف روحانيون نجف به عموم برادران لشگري و توپخانه و قزاق و روساي عشاير و ايلها و قاطبه عساكر اسلاميه مؤيد اين است كه حفظ حراست نفوس و اعراض و اموال مسلمين درعهده كفايت شماهاست. حال هم صريحاً مي گوئيم همه بدانند همراهي و اطاعت حكم شليك بر ملت و قتل(13) و محبس خواهان در حكم يزيد بن معاويه و بامسلماني منافي است. »
با مطالعه تلگرافاتي كه علماي نجف درمحدوده انقلاب مشروطيت به سوي گروهها و اصناف مختلف ارسال داشته اند چنين برداشت مي شود كه هيچ مدركي در دست نيست كه نشان دهد رهبران نهضتي كه در حوادث سال ۱۹۰۶ - ۱۹۰۵ به اوج خود رسيد يك گره ترنبت يافته متحد و داراي يك ايدئولوژي منسجم و برنامه اي مفصل و سازمان يافته براي حكومت و كشور بوده باشد. آنان خواستار اصلاح بودند(15) نه انقلاب. بنابراين فقط وظيفه اسلامي خود را در امر به معروف و نهي از منكر انجام دادند.
شاهان قاجار در مواردي نظر و آرائ علماي نجف را در نظر داشتند چنانكه پيش از آنكه محمد علي ميرزا مجلس را به توپ ببندد ؛ تلگرافي به نجف فرستاد و از نجف پاسخ تندي رسيد. سپس علماي نجف در هواداري ازمشروطه پا فشرده فتوا فرستادند كه سرباز وسوار و قزاق و سركردگان ؛ فرمانبري بها و ننمايند و آشكارا نوشتند كه مخالفت با مشروطه خواهان بمنزله اطاعت از يزيد بن معاويه است. (16)
آخوند خراساني در تلگرافات خود به عموم اهالي ايران تاكيد داشت كه با كفر مقابله نمايند.
تلگراف به اهالي مشهد نيمه شعبان ۱۳۲۹؛ « خدمت عموم آقايان و علما و اعلام و رئسا عشاير و كليه غيرتمندان اسلام ايديهم الله بنصره براي برانداختن سلطنت قديمي ايران و محو آثار اسلام ، محمدعلي ميرزا به ايران فرستاده شده است(17).
همچنين در مجموعه اسناد آستان قدس رضوي در سندي كه تاريخ آن مشخص نيست اعتراض آخوند خراساني به مردم خراسان بخاطر سكوت در برابر حكومت استبداد محمد علي شاه(18) آمده است.

منابع
1- زيرنظر كاظم موسوي بجنوردي :دائرة المعارف اسلامي بزرگ اسلامي ،جلداول ،(تهران ،مركزدائرةالمعارف بزرگ اسلامي ،1367)،ص 151
2- مدرس ،ميرزامحمد:ريحانةا لادب في تراجم المعروفين بالكنبه اوللقب ،جلداول ،(تهران ،خيام ،1374)،ص 41
3- حبيب آبادي ،ميرزامحمدعلي معلم :مكارم الاثاردراحوال رجال دوقرن 13و14هجري ،ج 5،(تهران ،وزارت فرهنگ وهنر،بي تا)،ص 1513
4- سپهرم ،اميرمسعود،تاريخ مشاهيرايران وعرب ،(تهران ،زوار،1341)،ص 43
5- مجيدكفايي ،عبدالحسين ،مرگي درنورزندگاني آخوندخراساني ،(تهران ،زوار1358)،ص 140
6- جهت اطلاع بيشتربنگريدبه بامداد،مهدي :شرح حال رجال ايران درقرن 12،13و14هجري ،جلدهاي 2تا6،(تهران ،زوار.1347)
7- قوچاني ،آقانجفي :برگي ازتاريخ معاصر(حيات الاسلام في احوال ايةالملك العلام )پيرامون شخصيت ونقش آخوندملامحمدكاظم خراساني درنهضت مشروطيت ،تصحيح ر.ع –شاكري ،(تهران ،هفت ،1378)،ص 21
8- شريف كاشاني ،محمدمهدي ؛واقعات اتفاقيه درروزگار،به كوشش منصوره اتحاديه وسيروس سعدونديان ،(تهران نشرتاريخ ايران ،1362)،ص 83
9- قوچاني ،آقانجفي :برگي ازتاريخ معاصر:ص 23
10- زيرنظركاظم موسوي بجنوردي :دائرةالمعارف بزرگ اسلامي ،جلداول ص 151
11- بشيري ،احمد:كتاب آبي گزارشهاي محرمانه وزارت امورخارجه انگليس ازانقلاب مشروطه ايران ،جلداول ،(تهران ،ني ،1362)،ص 110
12- جواهري ،مريم :نقش علمادرانجمنهاواحزاب دوران مشروطيت (1299-1284)،(تهران ،مركزاسنادانقلاب اسلامي،1380)ص 62
13- ملكزاده ،مهدي:تاريخ انقلاب مشروطيت ايران ،جلد4،ص 839
14- همان منبع پيشين ،ص 838
15- لمبتون ،آ،ك،س:ايران عصرقاجار،تررجمه سيمين فصيحي ،(تهران،جاودان خرد،1375)ص 410
16- كسروي تبريزي،احمد:تاريخ مشروطه ايران،(تهران ،بي نا،2535)،ص 729
17- خراساني،محمدحسن :تاريخ انقلاب طوس ياپيدايش مشروطيت ايران،(تهران،علمي،بي تا)،ص 371
18- اين سند بشماره اموالي 7713درارشيو مركزاسناداستان قدس رضوي موجوداست

...........................
منبع: تارنگاشت غلامرضا آذري خاكستر: http://azari.blogfa.com

 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر
كليه حقوق اين سايت براي دبيرخانه كنگره بزرگداشت آخوند ملا محمد كاظم خراساني محفوظ مي باشد









Guest (PortalGuest)

كنگره آخوند خراساني
مجری سایت : شرکت سیگما