علاوه بر برخي كتب و انبوهي از مقالات كه در مورد مرحوم محقق خراساني نگاشته شده است گاه گاهي هم دانشگاه ها و دانشجويان عنوان پايان نامه هاي خود را اختصاص به مرحوم آخوند خراساني اختصاص مي دهند. در اينجا چند پايان نامه علمي ، تاريخي و سياسي كه يا مستقلا و يا به صورت مقايسه اي و انضمامي به زندگي علمي و سياسي مرحوم محقق خراساني و بررسي نظرياتي از ايشان پرداخته اند معرفي مي شود:
×××××××××××××××××××××××××××××××
1- بررسي زندگي شهيد آخوند ملا محمدكاظم خراساني يكي از علما نهضت مشروطيت
عنوان انگليسي:
عنوان عربي:
نويسنده: نظري عارف٬ پروين
مقطع: كارشناسي ارشد
رشته گرايش: ادبيات و علوم انساني
دانشگاه: آزاد اسلامي(تهران مركزي)
استاد راهنما: احمد موسوي
استاد مشاور:
استاد ناظر:
تاريخ دفاع: 1374
كلمات كليدي:
واحد:
منابع:
چكيده:
هدف تحقيق بررسي و شرح حال يكي از علماي اعلام و مجتهدان بزرگ ايران است كه تفكر و انديشه وي به نحو بارزي در روند جنبش مشروطيت تأثيرگذار بوده است. روش تحقيق آرشيوي كتابخانه اي بوده است و شامل جنبش مشروطه؛ زندگينامه آخوند ملامحمد كاظم، شاگردان آخوند، نقش وي در نهضت مشروطيت و كوشش وي براي استقرار اين نهضت است. نتيجه اين تحقيق نشان مي دهد كه آخوندم ملامحمدكاظم خراساني يكي از روحانيوني بود كه خدمات و مبارزات و سيرزندگي او پوشيده مانده است و از جنبه علمي داراي مقامي والا بوده است و از نظر سياسي از مخالفين اخذ وام مظفرالدين شاه از روسيه تزاري و از بنيانگذاران عمده نهضت مشروطيت بوده است.
................................................
2- بررسي ديدگاه هاي خاص اصولي آخوند خراساني (مبحث الفاظ)
عنوان انگليسي:
عنوان عربي:
نويسنده: محمدرضا علمي سولا
مقطع: دكترا
رشته گرايش: الهيات و معارف اسلامي
دانشگاه: دانشگاه فردوسي مشهد
استاد راهنما: واعظ زاده خراساني
استاد مشاور:
استاد ناظر:
تاريخ دفاع: 1382
كلمات كليدي: ،
واحد:
منابع:
چكيده:
رساله حاضر آراء خاص اصولي آخوند خراساني در مبحث الفاظ را مورد بررسي قرار مي دهد۰ اين رساله شامل يك مقدمه و بيست فصل است۰ عنوان فصل اول ، حيات آخوند خراساني و دومي نگاهي به سير تحول علوم اصول و هجده فصل بعدي هر يك شامل يك نظريه خاص آخوند مي شود، كه با آراء پنج اصولي بزرگ پس از وي يعني نائيني، عراقي ، اصفهاني، خوئي، و خميني، مقايسه مي گردد۰ همچنين در پايان هر فصل، نگارنده، نظرات و پينهادات خود را بيان كرده است۰ ضمنا نكته اي كه در اين رساله مورد تاكيد قرار گرفته آن است كه عليرغم آن كه نظرات آخوند عموما با موافقت اصوليان بزرگ پس از وي مواجه نشده ، آراء و تاثير عظيمي بر ديدگاههاي دانشمندان پس از وي داشته است۰
................................................
3- قاعده لاضرر از ديدگاه » شيخ انصاري، آخوند خراساني، امام خميني (قده) «
عنوان انگليسي:
عنوان عربي:
نويسنده: صادقي، حشمت.
مقطع: كارشناسي ارشد
رشته گرايش: فقه و مباني حقوق اسلامي
دانشگاه: آزاد اسلامي تهران
استاد راهنما: حسين نمازي فر
استاد مشاور: مختار امينيان
استاد ناظر:
تاريخ دفاع: 1382
كلمات كليدي:
واحد:
منابع:
چكيده:
يكي از قاعده هاي فقهي كه در سرتاسر فقه بدان استناد مي شود و در بسياري از مسائل سياسي و اجتماعي نيز مي تواند كارساز باشد، قاعده لاضرر است. اهميت قاعده ياد شده به اندازه اي است كه شماري از متفكران اسلامي، از آن به عنوان راز و رمز هماهنگي اسلام با پيشرفتها و توسعه فرهنگ ياد كرده اند. در اين رساله ابتدا ضمن مقدمه به معاني لغوي و اصطلاحي قاعده و تفاوتهاي قاعده فقهي و قاعده اصولي و سير تحول و گسترش قواعد فقهي از نظر اماميه و اهل سنت و منابع و ماخذ قواعد فقهي اماميه و اهل سنت بيان شده و جهت آشنايي بيشتر شماري از قواعد فقه نام برده شده است و بعد از آن وارد بحث اصلي شده و به مدرك و مستندات قاعده لاضرر كه كتاب و سنت و اجماع بوده پرداخته و متن حديث آورده شده و به دنبال آن مفردات حديث ذكر شده و به فرق بين ضرر و ضرار اشاره گرديده و بعد از آن به ديدگاههاي وارده از سه شخصيت مهم شيخ مرتضي انصاري - آخوند خراساني - امام خميني (ره) پرداخته شده است و در پايان از مفاد حقوقي قاعده لاضرر و تنبيهات آن سخن رفته و كاربرد آن نيز در قانون مدني ايران لحاظ شده است.
................................................
4- اصول عمليه از ديدگاه اصوليين متاخر (شيخ انصاري، آخوند خراساني، مظفر)
عنوان انگليسي:
عنوان عربي:
نويسنده: محسن ولايتي
مقطع: كارشناسي ارشد
رشته گرايش: الهيات و معارف اسلامي
دانشگاه: دانشگاه فردوسي مشهد
استاد راهنما: مهدي صانعي
استاد مشاور:
استاد ناظر:
تاريخ دفاع: 1378
كلمات كليدي: ،
واحد:
منابع:
چكيده:
نظر به اهميت و كاربرد اصول عمليه در استنباط احكام فقهي به ويژه مسائل مستحدثه و مسائل حقوقي، بر آن شدم تا پايان نامه دوره كارشناسي ارشد خود را پيرامون اين اصول تدوين نمايم۰ از اين رو با راهنمايي استاد معظم جناب آقاي دكتر صانعي و مشاوره استاد بزرگوار جناب آقاي دكتر شريعتي، شروع به نوشتن اين اصول به روش تطبيقي نموده و ديدگاه هاي فحول متاخرين شيخ انصاري، آخوند خراساني و مظفر را به رشته تحرير در آوردم۰ اين اصول عبارتند از: برائت، تخيير، احتياط، استصحاب و تمامي اين اصول نزد آقايان حجيت دارد۰ اين اصول در وقتي بكار مي روند كه مجتهد نتواند حكم واقعي را از كتاب و سنت استخراج نمايد و به خاطر رهايي از تحيير و سرگرداني از اين اصول استفاده مي نمايد۰ با اين توضيح كه اگر شك در تكليف بود برائت جاري مي شود و اگر شك در مكلف به بود، اگر حالت سابقه داشت همان را اخذ نموده و استصحاب جاري مي كنيم و اگر حالت سابقه نداشت و احتياط ممكن بود احتياط نموده و در غير اين صورت تخيير جاري مي نمائيم۰ روش تحقيق بدين گونه بوده كه ابتدا موضوع مورد بحث به طور كلي بررسي شده و سپس نظرات مورد تطبيق قرار گرفته و آنگاه به تفصيل نظرات پرداخته شده است و متون اصلي اين تحقيق فرائد الاصول، كفايه الاصول و اصول فقه مظفر بوده است۰ اژ ويژگي هاي اين تحقيق عدم دخل و تصرف در بيان نظريات است۰ و بحمدالله با توفيق الهي و عنايات حضرت وليعصر - عج - اين تحقيق در بهمن ۷۸ به پايان رسيد۰ اميد است اين تحقيق راهگشاي دانشجويان علوم اسلامي قرار بگيرد و خداوند به اينجانب توفيق بيشتر در تحقيق و تفحص در راستاي علوم آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) عنايت فرمايد۰
................................................
5- انجمن ايالتي خراسان
عنوان انگليسي:
عنوان عربي:
نويسنده: برزويي، هادي
مقطع: كارشناسي ارشد
رشته گرايش: تاريخ ايران اسلامي
دانشگاه: دانشگاه تهران
استاد راهنما: زرگري نژاد، غلامحسين
استاد مشاور: تنهاتن ناصري، ايرج
استاد ناظر:
تاريخ دفاع: 1384
كلمات كليدي: ،
واحد:
منابع:
چكيده:
انجمن ايالتي خراسان يكي از چهار انجمن كشور است كه به تأئيد مجلس شوراي ملي نيز رسيد. اين انجمن در شرايطي شكل گرفت كه فضاي فكري خراسان چندان رغبتي به مشروطه نشان نمي داد. انجمن از همان ابتدا صحنه رقابت دو طبقه عمده اجتماعي و قدرتمند خراسان گرديد. طبقه روحانيون كه نفوذ فراوان در ميان مردم داشتند و رويه اي محتاطانه و مسالمت جويانه در پيش گرفته بودند و مي كوشيدند امور انجمن در اختيار آنها باشد و طبقه تجار كه عمدتا" غير بومي و بويژه ترك زبان بودند. و توان مالي زيادي داشتند اينان خواستار تغييرات سريع بودند. در تقابل اين دو طبقه، روحانيون توانستند بر انجمن ايالتي خراسان مسلط شده و تا استبداد صغير، آنرا هدايت كنند از اينرو انجمن ايالتي در اين دوره رويه اي مسالمت جويانه در پيش گرفت. با شروع دوره دوم حيات انجمن، كه از اواخر دوره استبداد صغير شروع گرديد انجمن دچار تحول گرديد. ورود مجاهدين مسلح فققازي و تبريزي و نامه هاي آخوند خراساني به مردم خراسان سبب قوت گرفتن طرفداران مشروطه شد و انجمن مركز هدايت و رهبري، مجاهدين گرديد. اين وضعيت تا پيروزي مشروطه خواهان بر استبداد تداوم داشت اما پس از آن انجمن ايالتي بار ديگر دچار انفعال گرديد. اين مرحله كه دوره سوم فعاليت انجمن ايالتي را دربرمي گيرد با عدم امنيت عمومي، آشفتگي و نابساماني ادارات همراه بود و افزايش نارضايي عمومي و دلسردي مردم از اوضاع جديد را در پي داشت. عوامل مذكور به همراه حمايت هاي روس ها از مخالفين مشروطه منجر به قوت گرفت جريان مشروعه خواه گرديد و انزواي مشروطه خواهان به ويژه انجمن ايالتي خراسان را در پي داشت. قدرت گيري چريان مشروعه خواه و مخالفت آن ها با انجمن بحدي بود كه مدتي قبل از گلوله باران حرم رضوي (ع) انجمن ايالتي خراسان به ناچار منحل گرديد. چكيده (انگليسي): The Provincial Society of Khorasan was among the four societies of the country which was also approved by the Majlis. The Society Was Created ina atmosphere in which the public intellectual inclinaiton was not toward the constitution. From the very beginnig, the society was a scene for rivalryof two major powerful social classes of Khorasan: First the clergy class who put a high influence on people, owned a cautious and peaceful trend and tried to grab the society and second, the businessmen class who were mainly non-native, especially talked in Turkish, had a great financial power and inclined to rapid changes. In this confrontation. the clergies managed to rule over the provincial society of Khorasan and lead it up to the small Autocracy, So the Provincial society of Khorasan and lead it up to the small Autocracy. So the Provincial society adopted a peaceful trend in this period. At the beginning of the second period of the life, which started from the end of the Small Autocracy
................................................
6- رابطه نبوت و استعداد ذاتي نفس
عنوان انگليسي:
عنوان عربي:
نويسنده: سالاري، ياسر
مقطع: كارشناسي ارشد
رشته گرايش: فلسفه وكلام اسلامي
دانشگاه: دانشگاه تهران
استاد راهنما: عابدي، احمد
استاد مشاور: كوچناني، قاسمعلي
استاد ناظر:
تاريخ دفاع: 1383
كلمات كليدي: ،
واحد:
منابع:
چكيده:
نگارنده در اين اثر سعي كرده است، در حد توان خود ، تصويري روشن و دلكش از اين مساله ارائه كند كه نبوت چگونه و به چه كساني تعلق مي گيرد؟ به بيان ديگر، تعلق ويژگيهاي چهارگانه انبياء به افراد ، با چه ملاك و معياري صورت مي گيرد؟ پاسخ متكلمان مسلمان به اين مساله ، هميشه به صورت واحد و يكنواخت نبوده است . در عالم اسلام به اين سوال ، به سه صورت مختلف پاسخ داده شده است كه عبارتند از: 1- نبوت صرفا موهبتي است از جانب خداوند ، كه به هر كدام از بندگانش كه بخواهد آن را عطا مي كند. اين نظريه ، ديدگاه « اشاعره » را بيان مي كند. 2- نبوت در عين اينكه موهبتي است الهي، با اين وجود ، به استعداد و قابليت و لياقت خود شخص نيز بستگي دارد در اين ديدگاه ، نبوت تنها به افراد شايسته و لايق تعلق خواهد گرفت . اين نظريه، بيانگر ديدگاه « متكلمان اماميه » است. 3- نبوت صرفا محصول كمال نفس و استعداد و قابليت شخص است . در اين ديدگاه نفس پس از طي مراحل مشخصي از كمال به مقام نبوت مي رسد. اين نظريه، بيانگر ديدگاه «آخوند خراساني » در كتاب « كفايه الاصول» است. هر كدام از اين پاسخ ها ، در يك فصل به نقد و چالش كشيده شده اند و نقاط قوت و ضعف هر كدام ، دقيقا هويدا شده است . پس از بررسي اصولي هر كدام از اين پاسخ ها ،معلوم شده است ، صاحبان پاسخهاي اول و سوم در نظريه خود ، راه صواب نپيموده اند و ديدگاه آنان از اعتبار و استحكام چنداني برخوردار نيست . اما در ديدگاه دوم ، تمام جوانب امر در نظر گرفته شده و همه سوالات به بهترين نحو قابل پاسخ مي باشند . از اينروي ، همين راي در اين رساله پذيرفته شده و از آن دفاع مي شود. چكيده (انگليسي): To the best of his knowledge the author has tried to provide an appealing and clear picture that how is prophethood and to whom it belongs? In other words, under which criteria the assumption of quadrantine peculiarities of prophets to individuals take place. The response of Moslem theologians to this issue hans`t always been monotonous. In Islamic world, this question has been answered in three varied ways as follows: 1- prophethood is a mere bounty from God who grants to any of His creatures He wishes. This viewpoint expresses perspective of " Ashaereh" 2- Prophethood, in the meantime that is a heavenly bounty, notwhithstanding this, depends on talent, capability and competence of fellow himself. In this perspective , prophethood will only belong to competent and worthy fellows. This veiwpoint represent Imamieh theologians. 3- prophethood is merely the result of self-prefection and talent and competence of a person. In this perspective self after treading discrete stages of
................................................
7- بررسي و نقد انديشه هاي برخي از روشنفكران سياسي و مذهبي عصر ناصري و مظفري (1324-1264 قˆ1906- 1848 م)
عنوان انگليسي:
عنوان عربي:
نويسنده: فرهادي، زيور
مقطع: كارشناسي ارشد
رشته گرايش: ادبيات و علوم انساني
دانشگاه: دانشگاه شيراز
استاد راهنما: وطن دوست، غلامرضا
استاد مشاور:
استاد ناظر:
تاريخ دفاع: 1380
كلمات كليدي:
واحد:
منابع:
چكيده:
هدف از رساله حاضر روشن كردن نظريات دو دسته از رهبران عمده جريان اصلاح طلبي عصر ناصري و مظفري يعني انديشمندان سياسي(ميرزا يوسف خان مستشارالدوله تبريزي، ميرزا آقاخان كرماني و ملك المتكلمين) و انديشمندان مذهبي(سيد محمدطباطبائي ، سيدجمال واعظ اصفهاني و آخوند ملامحمدكاظم خراساني) در خصوص مفاهيم عدالت طلبي، حضور ملت در صحنه سياست و استبداد گريزي مي باشد. آنچه كه در اين رساله مي توان به آن دست يافت اين است كه اگر چه روشنفكران سياسي و مذهبي از دو طبقه متفاوت بوده اند و به دو صورت مختلف فكر مي كردند ولي هر دو در يك مورد اشتراك راي داشتند و آن نيز محدود كردن قدرت سلطنت ، تدوين قانون اساسي، اجراي عدالت و دخالت دادن مردم در امور سرنوشت خويش بود. اما بهرحال اين دو گروه براي اداره كشور و نوع حكومت هم راي نبودند. روشنفكران مذهبي مي خواستند قوانين شرعي و اسلامي بر اجتماع حاكم باشد، هر چند كه آن قوانين در كليه موارد موردپسند روشنفكران نبود، روشنفكران سياسي نيز خواهان اجراي قوانين ملي - مدني بودند، هر چند كه احتمال مي رفت كه اين هم مورد قبول مذهبيون واقع نگردد.
................................................
8- بررسي علل تغيير انقلاب مشروطه به ديكتاتوري پهلوي
عنوان انگليسي:
عنوان عربي:
نويسنده: محرم خاني، فريبرز
مقطع: كارشناسي ارشد
رشته گرايش: معارف اسلامي و علوم سياسي
دانشگاه: امام صادق (ع)
استاد راهنما: حسين بشيريه
استاد مشاور: عطاءالله عسگرخاني
استاد ناظر:
تاريخ دفاع:
كلمات كليدي: ،
واحد:
منابع:
چكيده:
هدف از اين پژوهش، بررسي انقلاب مشروطه ايران با عنايت به اوضاع اقتصادي و اجتماعي آن عصر و تبيين خط سير انقلاب از مشروطه تا ديكتاتوري است. به عبارت ديگر، هدف تحقيق، پاسخ يابي به اين سوال است كه چرا انقلاب مشروطه ايران به ديكتاتوري پهلوي تبديل شد؟ فرضيه مورد آزمون اين است كه " براساس تئوري برينگتن مور، انقلاب مشروطه درايران يك انقلاب محافظه كارانه يا به اصطلاح انقلاب از بالا بود و نتيجه اين نوع انقلابات، پيدايش حكومتهاي محافظه كارانه و اقتدار طلب مي باشد". تحقيق حاضر با استفاده از روش كتابخانه اي انجام يافته و مباحث آن در قالب سه فصل ارائه شده است. فصل اول، با معرفي نظريه برينگتن مور، جايگاه اين نظريه را درميان ساير تئوريها بررسي مي كند. فصل دوم، ابتدا به وضعيت جغرافيايي ايران و سپس به شيوه توليد در ايران مي پردازد. درادامه اين فصل، زيرساختها در طبقات اجتماعي ايران در عصر مشروطه و در نهايت، اصلاحاتي كه توسط شاه و درباريان خصوصا" ميرزا حسين خان سپهسالار انجام گرفته معرفي مي شود. بالاخره، در فصل سوم، نتيجه انقلاب مشروطه، يعني حكومت رضا خان مورد بررسي قرار مي گيرد. براساس نظريه مور سه نوع انقلاب وجود دارد: مدل انقلاب دموكراتيك و مردمي، مدل انقلاب محافظه كارانه و از بالا و بالاخره، مدل انقلاب دهقاني و كمونيستي. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد، انقلاب مشروطه ايران، از نوع دوم يعني محافظه كارانه و از بالا بوده است. انقلاب مشروطه توسط ائتلاف بورژوازي شهري و روشنفكران متجدد از قبيل ناظم الدوله و ميرزا حسين خان سپهسالار و روحانيت مبارز مانند آخوند خراساني و آيت الله نائيني با زمين داران بزرگي چون سردار اسعد بختياري، تنكابني و غبرالسلطنه و حمايت توده مردم به ثمر رسيد. بعد از انقلاب مشرطه، مجلس و نهادهاي دموكراتيك بوجود آمدند، ولي اين دوره ديري نپائيد و دموكراسي بي ثبات، از حل مسائل جامعه و دستيابي به اهداف انقلاب عاجز ماند. از طبقات بالا و روشنفكران، از دولتي كه بعد از كودتاي سوم اسفند ۱۲۹۹ روي كار آمد، حمايت كردند و هدفشان از اين كار جامه عمل پوشاندن به ايده آلهاي انقلاب مشروطه بود. اين دولت توانست به بعضي از اهداف اقتصادي انبقلاب مشروطه جامه عمل بپوشاند، هرچند كه از دستيابي به اهداف سياسي عاجز بود.
.....................................................
9- كاربرد قواعد فلسفي در علم اصول فقه
عنوان انگليسي:
عنوان عربي:
نويسنده: آخوندي، محمد حسين
مقطع: كارشناسي ارشد
رشته گرايش:
دانشگاه: موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني
استاد راهنما: گوگاني، حسين
استاد مشاور:
استاد ناظر:
تاريخ دفاع: 1381
كلمات كليدي:
واحد:
منابع:
چكيده:
در اين پايان نامه به نقش فلسفه در مباحث علم اصول فقه از جمله مباحث الفاظ و حجت پرداخته مي شود. از ديدگاه نويسنده بيشتر مباحث علم اصول فقه از اصول لفظيه گرفته تا اصول عمليه متكي بر مباني فلسفي مي باشند و تا اين مباني فلسفي درست نشود مباحث اصول فقه شكل علمي به خود نمي گيرد. نويسنده معيار كار خويش را كتاب 'كفاية الاصول' آخوند خراساني قرار داده و شيوه او را در به كارگيري قواعد فلسفي در علم اصول فقه مبناي كار تحقيقي خويش قرار داده است. نويسنده معتقد است كه شيوه آخوند خراساني در استفاده از پيش فرض هاي فلسفي در علم اصول فقه نسبت به ديگران از نوعي اعتدال برخوردار است و در كتاب 'كفاية الاصول' وي يك دوره كامل از مباحث اصولي به طور فشرده مورد بحث قرار گرفته و در نيتجه با بررسي آن مي توان تأثير فلسفه را در كليه مباحث اصول فقه نشان داد.
.................................................
10- حجيت ظواهر كتاب
عنوان انگليسي: The Validity of the Literal Meaning of the Book
عنوان عربي: حجية ظواهر الكتاب
نويسنده: طاهرخاني، منوچهر
مقطع: كارشناسي ارشد
رشته گرايش: فقه و مباني حقوق اسلامي
دانشگاه: آزاد اسلامي تاكستان
استاد راهنما: نايب زاده، علي اكبر
استاد مشاور:
استاد ناظر:
تاريخ دفاع: 1378
كلمات كليدي: ،
واحد:
منابع:
چكيده:
در اين پايان نامه در پنج بخش با اين موضوعات به بررسي حجيت ظواهر قرآن پرداخته شده است: بخش اول، تعريف حجيت، تعريف ظواهر؛ فصل دوم، ديدگاه هاي ميرزاي قمي، صاحب معالم، شيخ محمد تقي اصفهاني، شهيد ثاني و آيت اللّه خويي درباره حجيت ظواهر؛ فصل سوم، دلايل اقوال: دليل مشهور بناي عقلا، دليل قول اخباي ها و جواب شيخ انصاري، تطبيق حجيت ظهور بر ادله لفظي؛ بخش چهارم، اقسام ظن از نظر شيخ انصاري، انواع ظن بنابر تعريف فرائد الاصول؛ بخش پنجم، تلخيص بيانات آخوند خراساني و شيخ فاضل نراقي
.......................................................
11- دانش هرمنوتيك وعلم اصول
عنوان انگليسي:
عنوان عربي:
نويسنده: اميني كلك آبادي، جبار
مقطع: كارشناسي ارشد
رشته گرايش: الهيات
دانشگاه: دانشگاه تهران
استاد راهنما: بهشتي، احمد
استاد مشاور:
استاد ناظر:
تاريخ دفاع: 1377
كلمات كليدي: ،
واحد:
منابع:
چكيده:
تحقيق حاضر مشتمل بر سه بخش و يك مقدمه است كه هر بخش نيز به نوبه خود مشتمل بر دو فصل مي باشد. در فصل اول از بخش نخست به نظرات سه تن از هرمنوتيسين ها به نامهاي شلايرماخر، گادامرو هرش پرداخته شده است كه در ميان آنها نظرات و انديشه هاي هرش قابل توجه است. در فصل دوم اين بخش به بررسي نظرات سه تن از نويسندگان جامعه علمي خود به نامهاي عبدالكريم سروش، محمد مجتهد شبستري و شهيد مطهري پرداخته شده است. فصل اول از بخش دوم به ضرورت يا عدم ضرورت طرح مباحث هرمنوتيكي در علم اصول اختصاص دارد كه چگونه ممكن است اين مباحث باعث رشد و شكوفايي علم اصول وحتي فقه شود. در فصل دوم اين بخش به بررسي آراء و انديشه هاي عالماني چون مرحوم شهيد صدر، آخوند خراساني، شيخ انصاري و ... مي پردازد. در فصل نخست بخش سوم به بررسي ديدگاه مرحوم صدر با استفاده از كتب اصولي و غير اصولي وي اختصاص يافته است. در فصل دوم از اين بخش به توصيه هايي در اين زمينه اشاره كرده است.
......................................................
12- بررسي مشروطيت در خراسان (۱۳۲۴-۱۳۳۰ ه ق.)
عنوان انگليسي:
عنوان عربي:
نويسنده: حسين زاده، حسين
مقطع: كارشناسي ارشد
رشته گرايش: ادبيات و علوم انساني
دانشگاه: دانشگاه آزاد اسلامي تهران
استاد راهنما: آباديان، حسين
استاد مشاور: فلاح توتكار، حجت
استاد ناظر:
تاريخ دفاع: 1382
كلمات كليدي:
واحد:
منابع:
چكيده:
هدف پژوهش بررسي وقايع و حوادث خراسان در اين دوران، يعني از آغاز مشروطيت در ۱۳۲۴ هجري قمري تا سال ۱۳۳۰ هجري قمري برابر با تعطيلي مجلس دوم مي باشد.در طي اين دوران فعاليتهاي سياسي در خراسان شكل گرفت و جناح هاي سياسي از جمله هسته هاي اجتماعيون عاميون قفقاز در آن جا به فعاليت پرداختند.در دوره مجلس دوم حزب دمكرات در خراسان شعبه اي تاسيس كرد و فعاليت هاي روزنامه نگاري و مطبوعاتي در حمايت از مشروطه شكل گرفت.همچنين از آنجايي كه خراسان يكي از چهار ايالت ايران در آن دوران بود به بررسي اوضاع و احوال سياسي، اجتماعي آن منطقه پرداخته شده است.