دوشنبه 17 ارديبهشت 1403  
شبهات
عدم فهم علما نسبت به نظام مشروطه
 برخي پنداشته اند كه علما از واقعيت مشروطه آگاهي نداشته اند و از روي عدم اطلاع اقدام به امضا و تاييد آن كرده اند. در حالي كه علماي مشروطه خواه در تلگرافهاي خود ذكر كرده اند كه ما با بصيرت و با مقايسه اوضاع كنوني ايران نسبت به احوال سابقِ آن اقدام به تاييد مشروطه نموديم. اصولا عدم تفكيك بين مشروطه غربي با مشروطه شيعي باعث نسبت دادن اين خزعبلات به علما شده و مي شود. كافي است ما فقط يكي از تلگرافهاي علماي مشروطه خواه نجف را در اين باب ببينيم تا به خطاي خود در تخطئه آنها پي ببريم.حجت معصومي مريم بس است - عيسيِ يك روزه گه امتحان. مورخ بايد از حب و بغض بيهوده دوري كند و با پيش زمينه ذهني به تحليل مطالب تاريخي نپردازد. غالب افرادي كه وارد گود مشروطه شده و مي شوند اول از همه مسير خود را روشن كرده و جانب طيف مشروطه خواهان يا ضد مشروطه اي ها را گرفته و سپس با اين حالت با وقايع ، نوشته جات، كتب و رسائل و اسناد مشروطه برخوردي جانبدارانه مي كنند در حاليكه عقل حكم مي كند انسان ابتدا بررسي كند- البته اگر صلاحيت ورود در اين وادي را داشته باشد- و سپس با دليل به مدح يا ذم مشروطه دست يازد كه طرفداري از هر كدام اين دو مسير قبل از فحص و بررسي، يادي از گوسالگي مي دهد. البته اين مصيبت نه مربوط به زمان حال است و نه مختص به ما ايرانيان. از گذشته و در بين اغيار هم بوده و لابد در آينده اين گـَلّه ها وجود خواهند داشت و مي رود تا نفخ صور!.
علما هم به مشروطه غربي اگاهي داشته اند و هم مشروطه اسلامي و شيعي دلخواه خود را هميشه مد نظر داشته اند.
نزاع در باب لفظ مشروطه يا كنستي تسيون يا الشرطه يا لاشارت و مانند اينها نيست.اصل اين است كه در عمل قصد تحديد و تقييد و مشروط شدن حكومت مطلقه را داشته اند. مرحوم سيد محمد طباطبايي از سالها قبل از مشروطه به دنبال ايجاد حكومت مشروطه بوده است. علامه نائيني از سالياني چند قبل از مشروطه نسبت بدان معرفت داشته است. آخوند خراساني طبق تصريح صاحب معارف الرجال، از سالهاي آخر حكومت ناصري با مشروطه پيوند خورده است. سيد جمال الدين اسدآبادي در رساله تاريخ ايران و در رساله نيچريه و در باقي نوشته هايش مكررا از مشروطه و مجلس و پارلمان و جمهوري ياد مي كند.از امير كبير هم لفظ كنستي تسيون شنيده شده و در سفرنامه ميرزا صالح شيرازي هم – در 90 سال قبل از مشروطه- به اين مطالب اشاراتي وجود دارد. يعني اينكه علماي ايران و خواص از چنين نظامي مطلع بوده اند. در بين عوام هم چنين مطالبي بوده است مثلا اگر شما در روزنامه هاي ساليان نزديك به مشروطه تفحصي بنماييد مكرر اين الفاظ را مشاهده مي كنيد. در بين شعرا هم اين امر مستعمل بوده مثلا يك شاعر كه ميكادونامه را قبل از مشروطه سروده در اواخر آن از مشروطه ياد مي كند. در روزنامه وقايع اتفاقيه موارد زيادي را ديده ام كه از مجلس و جمهوري نام مي برد و مي توان به شماره هاي اين روزنامه به تاريخ بيش از نيم قرن قبل از مشروطه رجوع كرد. مسلما مردم زيادي هم از عوام همين روزنامه را مي خوانده اند لذا اين بحث از سالها قبل بين خواص و عوام مطرح بوده و لو صورت عملي به خود نگرفته است. پس كلام بعضي مانند ابراهيم صفايي كه چنين مطلبي را منكرند ناشي از قلت تتبع خواهد بود. حتي زمان آشنايي ايرانيان- ولو بصورت موجبه جزئيه- با مجلس و پارلمان- كه ركن مشروطه است - مدتها قبل از زمان موارد مذكور است. آقا احمد كرمانشاهي در كتاب مرآت الاحوال جهان نما بارها از نظام مجلس و پارلمان ياد مي كند و تاريخ اتمام كتابش در سال 1225 قمري و 99 سال قبل از مشروطه است يعني ده سال قبل از سفرنامه ميرزا صالح شيرازي.و حتي قبل از كرمانشاهي هم كساني از علما را داشته ايم كه نسبت به نظام مشروطه آگاهي داشته اند و در كتابهاي خود از آن ياد كرده اند. غرضم از ذكر اين مبحث اين بود كه نسبت عدم معرفت خواص و عوام ايران نسبت به ظواهر مشروطه و حتي برخي تفاصيلش نسبتي ناصحيح است و ايرانيان سالها قبل از ژاپن و عثماني و باقي بلاد شرق از مشروطه و نظام شورايي آگاهي داشته اند. علما هم از اين بحث معرفتي مستثنا نبوده و طبق شناخت اين امور بود كه به دفاع از آزادي و قانون و مساوات مي پرداختند. باز هم از تهمت هايي كه زده شده و مي شود عدم معرفت علما به مباني مشروطه غربي است در حالي كه ما با تفحص و تصفحي كوتاه در كتب نوشته شده پيرامون مشروطه و تلگراف ها و نامه هاي علما، مشاهده مي كنيم كه آنها نسبت به مشروطه غربي و امور مرتبط با آن و مشروطه شيعي مورد نظر خود و فروعات آن اگاهي داشته اند.
 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر
كليه حقوق اين سايت براي دبيرخانه كنگره بزرگداشت آخوند ملا محمد كاظم خراساني محفوظ مي باشد









Guest (PortalGuest)

كنگره آخوند خراساني
مجری سایت : شرکت سیگما