مقاله اي نسبتا مفصل از آقاي محسن بهشتي سرشت در رابطه با اولتيماتوم روس به مجلس ايران در رابطه با اموري چند از جمله اخراج مورگان شوستر امريكايي در سال 1329قمري و نقش و عملكرد علماي ايران و عراق در اين رابطه:
...........................................................
چكيده :
داستان اولتيماتوم روس به ايران (1329 ق.)، در شرايطي رخ داد كه از عمر انقلاب مشروطيت ايران نزديك به پنج سال ميگذشت. دولتمردان جديد، مردم و بويژه مجلس شوراي ملي، تلاش ميكردند عقب ماندگيهاي ايران را در ساية حكومت پارلماني جبران سازند و ايران را همچون كشور ژاپن كه به مشروطيت دست يافته بود به مراحلي از توسعه و ترقي رهنمون سازند. اما در همين مدت اندك مستبدين شكست خورده با حمايت و پشتيباني دو دولت روس و انگليس، تحولات جديد را برنتافتند و از طريق كودتا، تشنج و آشوب در بلاد، تجزية كشور در قالب قراردادهاي 1905 و 1907، بمباران مجلس و سرانجام حادثة اولتيماتوم سعي نمودند كشور را ضعيف و مردم ايران را از رخداد انقلاب مشروطيت پشيمان سازند.
در حفظ و نگهداري مشروطيت، علما و روحانيون ايران بويژه نجف حساسيت و اهتمام بيشتري نسبت به ساير نيروهاي اجتماعي از خود نشان دادند. با اينكه در طول پنج سال بيمهري و ناملايمات فراواني مشاهده نمودند و افرادي مثل شيخ فضلالله نوري و سيد عبدالله بهبهاني به شهادت رسيدند، معذلك در دفاع از مشروطيت از پاي ننشسته و در واقعة اولتيماتوم روس، علماي بزرگ نجف و ايران با صدور فتاواي جهاد و تحريم كالاي اجنبي به دفاع جانانه از دستاورد انقلاب و كيان كشور ايران پرداخته و افزون بر آن در يك حركت دسته جمعي براي مبارزه با روس به سمت ايران حركت نمودند.
در اين مقاله به چگونگي تصميم دولت ايران در استخدام مستشار آمريكايي (مورگان شوستر) جهت ساماندهي وضعيت اقتصادي ايران، نقش دولت و مجلس ايران (مجلس دوم) در اين رابطه و سرانجام نقش و موضع علماي نجف و روحانيون ايران پرداخته ميشود.
چنين به نظر ميرسد كه از ديدگاه علما، حادثة اولتيماتوم به مثابة بود و نبود انقلاب مشروطيت مطرح بود و سكوت در برابر آن را به منزلة پيروزي استبداد و استعمار تلقي مينمودند لذا با تمام قوا و ظرفيت لازم قيام كردند و در اين مسير حتي مخالفين نظري مشروطيت هم به مبارزين پيوستند.
روش تحقيق در اين مقاله كتابخانهاي و با استفاده از اسناد و منابع مربوط به واقعه مذكور به رشتة تحرير درآمده است. تلاش شده است تا گوشههاي ديگري از چگونگي برخورد نهاد دين با تهاجم استعمار در دويست سال اخير مورد تحقيق و بررسي قرار گيرد. مقاله در پايان نشان ميدهد كه با مرگ مشكوك آخوند خراساني رهبر قيام، و برافتادن عمود خيمة انقلاب، مشروطيت ايران به آخر خط ميرسد و از آن پس مقدمات انزوا و به حاشيه راندن علما از بستر و متن سياست آغاز ميشود.
كلمات كليدي :
اولتيماتوم روس، انقلاب مشروطيت، مورگان شوستر، آخوند خراساني، مجلس دوم.
--------------------------------------------------------------------------------
مدخل
حوادثي كه در پي استقرار مجدد مشروطيت پيش آمده بود از هم گسيختگي رشتة امور مالي و امنيت ملي را به دنبال داشت. هرج و مرج سياسي و اجتماعي حكايت از ناتواني زمامداران جديد ميكرد و در اين ميان رقابت دو قدرت روس و انگليس در ايران دشواريها و ويرانيها را تشديد ميساخت.
بر اثر نداشتن يك برنامة صحيح و منسجم به منظور ادارة امور مالي كشور، سرانجام مجلس دوم به اين نتيجه رسيد كه با استخدام مستشار خارجي، به ساماندهي امور پرداخته و با تقويت نظام دخل و خرج مملكت، گامي در جهت بهبود اوضاع و تقويت بنية مالي كشور بردارد. اما از آنجا كه خاطرة تلخ نوزبلژيكي در اذهان غالب مردم و سياسيون باقي مانده بود، اين بار مجلس تصميم گرفت به دور از گردونة سياسي دو دولت رقيب در ايران (روس و انگليس) از دولت آمريكا مدد جويد تا بدين وسيله از دخالت و سلطة دولتهاي مذكور رهايي يابد.
به همين منظور در تاريخ 22 ذيحجه 1328 ق. به ميرزا عليقلي خان نبيل الدوله كاردار ايران در واشنگتن دستور داده شد كه از دولت آمريكا بخواهد، كساني كه در امور ماليه آمريكا مهارت تامي دارند معرفي نموده و براي استخدام يك نفر خزانه دار كل كه «از مردان كافي و كاردان و بيآلايش آمريكا و امين و موثق باشد به جهت تجديد و تشكيل و پيشرفت و نظم جمع و خرج ماليه ايران به مدت سه سال دعوت به عمل بياورد» ] سفري 1370: 436 [ .
مقدمات حادثه
مورگان شوستر، از طرف دولت آمريكا انتخاب و در تاريخ هفتم جمادي الاولي 1329 وارد بندر انزلي گشت و پس از چند روز در تاريخ 22 جمادي الاولي رسماً معرفي و مشغول كار گرديد. در آن تاريخ يكي از منابع مالي و درآمد دولت گمركات كشور بود. پس از خروج مسيو نوز تشكيلات گمركخانه توسط مسيو مرنارد، معاون نوز، با سي نفر بلژيكي اداره ميشد. اولين دستهاي كه در مقابل وي به جبههگيري برخاستند مرنارد بلژيكي بود كه تلاش مينمود وي را ضعيف و نااميد سازد. از طرفي دولت سپهدار در تلاش استقراض جديدي از بانك شاهي به مبلغ يك ميليون و دويست هزار ليره انگليسي توسط مرنارد بود كه مورگان از آن جلوگيري ميكرد. بديهي است كه اين حركت، انگليسها و تعدادي از رجال دولت را از كارهاي او بيمناك ميساخت. شوستر وجود نيروهاي مسلح را براي تضمين اجراي اصلاحات مالي ضروري ميدانست و به همين جهت، نيروي جديدي از ژاندارم تحت فرماندهي استوكس مخصوص گمرك و ماليه ترتيب داد. فرماندة اين دستة انگليسي، قبلاً واسطة نظامي سابق بريتانيا در ايران بود. اين عمل شوستر موجب نارضايتي و اعتراض روسيه گشت به طوري كه بر اثر فشار روس و انگليس، استوكس ايران را ترك كرد و رهسپار هندوستان شد. حادثة مهم ديگر كه رخ داد مصادرة اموال شعاع السلطنه، شاهزادة ياغي قاجار، بود كه توسط دولت ابلاغ گرديده بود. در پانزدهم شوال همان سال شوستر از طرف دولت ايران مأموريت يافت كه باغ شعاع السلطنه واقع در
تهران را تحويل بگيرد و به دولت واگذار نمايد. هنگامي كه ژاندارمهاي تحت فرمان شوستر به محل باغ رفتند با مقاومت قزاقهاي روس رو به رو شدند و روسيان به بهانة اينكه املاك شعاعالسلطنه در گرو بانك روس است، از تحويل آن خودداري ورزيدند. برخورد تند دستة ژاندارم و شوستر با قزاقان روس كه از آن پس نتايج وخيمي براي ايران به دست داد، مورد تنقيد عدهاي از مورخان و تحليلگران قرار گرفته است. سايكس مورخ انگليسي، فرستادن ژاندارم به منطقة نفوذ روس را اشتباه اعلام كرده و معتقد است كه مورگان يك قضية ساده و روشني را پيچيده و خراب كرده و ايران را در يك وضع بحراني قرار داده است ] 425 - 424 :1921 [ .
كسروي با نكتهسنجي خاصي ضمن آنكه مراتب ايران دوستي مورگان را تصديق مينمايد، اضافه كرده است:
... ميبايستي پيش آمد را از راه سياست و با دست وزارت خارجه يكرويه كنند، نه اينكه شوستر صد تن ژاندارم فرستاده وبا زور قزاقها را لخت كرده بيرون رانند. راست است ايران كشوري آزاد است و قونسول روس را نميرسيد كه به كارهاي دروني دست يازد ولي ميبايست فراموش نكنند كه روسيان آزادي ايران را به هيچ گرفته و به همه شهرهاي شمالي سپاه آورده بودند ] : 229 ـ 230 [ .
كسروي عمل مورگان را مورد انتقاد قرار داده و معتقد است كه او بهانه به دست روسيان داده است. حزب دمكرات در داخل كشور با تندروي خاصي از اقدامات مورگان حمايت ميكرد و در شرايطي كه عمر دوسالة مجلس به اتمام ميرسيد به پيشنهاد حزب دمكرات و فراكسيون آن در مجلس، مقرر شد به مدت شش ماه ديگر ادامة كار مجلس تمديد گردد ] زماني 1379: 118 [ . در داخل دولت وزير خارجه ميرزا حسن خان وثوق الدوله به شدت با اقدامات شوستر مخالفت ميورزيدند.
اولين اولتيماتوم
به دنبال حادثة باغ شعاعالسلطنه اولين اولتيماتوم روس به ايران صادر گرديد. بر طبق اولين يادداشت سفير روس به ايران، ژاندارمهاي شوستر ميبايستي هر چه سريعتر محوطة باغ را ترك كنند و املاك را كمافيالسابق باقي گذارند. به گفتة عبدالله مستوفي يكي از رجال ناظر بر قضيه، مورگان با اغواي حزب دمكرات حاضر نشد نيروهاي خود را از باغ خارج سازد و بدين ترتيب دومين اولتيماتوم روسها به ايران با مضمون شديدتري صادر شد.
روسها خواستار اخراج فوري شوستر از ايران شدند و از دولت ايران ميخواستند كه بعد از اين بدون رضايت دولت روس از خارجه مستشار استخدام نكنند و وزير امور خارجة ايران رسماً به سفارت آمده و از روسها عذرخواهي كند ] مستوفي 1371 ج 2: 359 [ .
خبر انتشار اولتيماتوم روس هيجان عجيبي در ملت ايران و خصوصاً در تهران ايجاد كرد. مردم خشمگين در اولين اقدامات خود از سوار شدن ترامواي اسبي و ترن راه آهن خودداري ميكردند. از سوي علماي نجف خوردن مواد غذايي و استفاده از كالاهاي روس ممنوع و حرام اعلام گرديد. قند روس مورد تحريم قرار گرفت دانشجويان مدرسة سياسي كه نوعاً از فرزندان رجال بودند، دست به تظاهرات و شعارگويي عليه روسها زدند ] مجيد كفائي 1359: 239 ـ 246 [ .
آغاز مذاكرات مجلس
در چنين جوّ التهاب و شور و هيجاني مذاكرات پيرامون اولتيماتوم در مجلس آغاز گشت مذاكرات از جلسة 329، 9 ذيحجةالحرام 1329 تا جلسة 332، 29 ذيحجه 1329 ادامه داشت. در اين جلسات نمايندگان دولت بخصوص وثوق الدوله تلاش ميكردند كه به نحوي نظر مجلس را دربارة تأمين نظريات روس جلب نمايند. در بين نمايندگان مجلس، شيخ محمد خياباني با ايراد نطقهاي مهيج تلاش در جهت ردّ اولتيماتوم داشت. وي در اولين نطق خود به استناد اصل آزادي و استقلال ملتها كه به تعبير شيخ محمد، پانصدسال پيش وضع شده است؛ پذيرش خواستة روس را ناقض اصل استقلال و آزادي ملت ايران دانست و با آن مخالفت ورزيد ] مشروح مذاكرات مجلس دوم جلسة 329: 1918 [ . روسها در يادداشتهاي خود، هزينة لشكركشي به صفحات شمالي را طلب مينمودند. وثوق الدوله در نطق توضيحي خود با انتقاد از وضعيت موجود كشور و بحرانهاي سياسي و اجتماعي كه سراسر كشور را فراگرفته است اظهار ميدارد كه حلّ مشكلات موجود بستگي به دولت مقتدر دارد در حالي كه امروز ما دولت نداريم تا چه رسد به حكومت مقتدر ] مشروح مذاكرات مجلس دوم جلسة 329: 1918 [ .
روس به دنبال اولتيماتوم، قشون خود را تا بندر انزلي و مسير راه رشت - قزوين وارد ساخت. در آخرين يادداشت خود چهل و هشت ساعت مهلت براي پاسخ مثبت از دولت ايران ميخواستند و در اين ميان دولت تلاش ميكرد كه از مجلس رضايت و وكالت در اين امر را بگيرد. وثوق الدوله در نطق خود به بحران فزاينده و ورود قريب الوقوع سپاه روس به تهران اشارت كرد.
احساسات ملي اقشار مختلف مردم را فراگرفته بود، به طوري كه سيصد تن از زنان تهران در حالي كه در چادرهاي سياه و نقابهاي مشبك ظاهر شده بودند و بعضاً سلاح حمل ميكردند، وارد مجلس شده و از رئيس مجلس خواستار مقاومت در برابر اولتيماتوم روس بودند ] شوشتر 1351: 235 [ .
شيخ محمد خياباني در دومين نطق خود، در حالي كه به سختي مخالفت ميكرد، اظهار داشت:
... همين قدر عرض ميكنم كه يك ملت مظلومي كه شش هزار سال است استقلال داشته است نميتواند استقلال خود را از دست بدهد... عرض ميكنم كه آن سه ماده را مجلس نميتواند قبول بكند ] مشروح مذاكرات مجلس دوم جلسة 329: 1925 [ .
استمداد از علماي نجف
رئيس مجلس (مؤتمن الملك) طي تلگراف به نجف اشرف و خطاب به آخوند خراساني، موضوع تجاوز روسها و اشغال بخشي از خاك ايران را به اطلاع ايشان رسانيد و از مشاراليه كسب تكليف كرد ] مجيد كفائي 1359: 239 ـ 246 [ . به موازات تجاوز روسها به شمال، انگليسيها نيز فرصت را غنيمت شمرده و به بهانة ناامني راههاي جنوب، طي يادداشتي به دولت ايران، مهلت سه ماههاي براي تأمين راهها ابلاغ نمود در غير اين صورت دولت انگليس با تشكيل نيرويي در جنوب به رقابت با نيروهاي قزاق روس خواهد پرداخت ] كسروي: 230 [ .
آخوند خراساني قبل از هرگونه اقدامي عليه روس، با صدور اعلاميهايي خطاب به دولت انگليس عمل انگليسيها را محكوم و تقبيح كرد. در بخشي از اعلاميه چنين آمده است:
... هرگز گمان نبود از دولت حق پرست، آزاديخواه كه در اقطار عالم خود را معرفي به طرفداري حقوق نوع بشر فرمودهاند مسلك قديم و قويم خود را از دست داده، در محو آزادي و استقلال ايران، با دولت روس همدست شوند و نظير معاملات روس در شمال، نسبت به جنوب ايران درصدد برآيند. ملت تازه بيدار ايران كه به جهت مدافعه از حقوق وطنيه، گسيختن زنجير اسارت و خلع طوق رقيّت خاندان سلطنت خود، اين همه خونها ريخته و قربانيها نموده و خانمانها بر باد داده تا جان در بدن دارد به رقيت اجانب تمكين نخواهد كرد و در بذل بقية نفوس و اموال در طريق حفظ استقلال مملكت كه اولين وظيفة دينية مسلمين است حاضر و مهيا خواهد بود. مقام رياست روحانيه اسلاميه هم در دفاع از حوزة مسلمين از هر نحو اقدامي كوتاهي نخواهد كرد ] مجيد كفائي 1359: 251 [ .
در اعلامية فوق، آخوند مثل هميشه استقلال مملكت را مدّ نظر داشته و نفوذ بيگانه در ايران را خلاف و دفاع از حوزة اسلاميه را واجب ميشمارد قبل از آنكه خبر اولتيماتوم دوم روس مبني بر چهل و هشت ساعت مهلت به نجف برسد «آخوند و مازندراني» طي يادداشتي به سفير ايران در پترزبورگ از دولت روس شديداً خواستار خروج عساكر آنها از شمال شدند:
... مستدعي است محض محافظة حسن جوار، امر و مقرر فرمايند بدون مزاحمت و توليد اشكال، عساكر روس را معاودت داده، زياده بر آن عزت نفس مسلمانان را تحقير نكنند ] مجيد كفائي 1359: 252 [ .
شاهدان ماجرا، جنب و جوش خاصي را در ميان شيعيان عراق و نجف گزارش دادهاند. مردم هر روز در منزل مراجع اجتماع كرده و از آنان ميخواستند كه خارجيان را بر سر جاي خود نشانند ] مجيد كفائي 1359: 253 [ .
مبارزة منفي يا تحريم كالاي اجنبي
اقدام بعدي آخوند و همكارانش فتواي تحريم كالاهاي روس در ايران بود. علماي استرآباد دربارة مصارف كالاي خارجي و خصوصاً روسيه استفتايي از علماي نجف نمودند. آخوند و مازندراني در پاسخ مطالب مهمي را متذكر شدند و تحليل خود را از اوضاع جاري در آن بيان داشتند.
... عموم غيرتمندان اسلامي و پيروان حضرت خاتم النبيّن(ص)... البته اين معني را تا به حال فهميدند و به رأي العين ميبينند كه استعمال امتعة خارجي در بلاد اسلاميه تا به حال به چه درجه موجب ذهاب ثروت مملكت و نسخ منابع داخله و فقر و فلاكت ملت و تسلط كفار شده... بقاء سالدات روس به بهانة حفظ تجارت روسيه در ايران، تدريجاً به كنيسه شدن مساجد و تبديل اذان به ناقوس و پامال شدن روضه منوره حضرت ثامن الائمه صلوات... عليهم خداي نخواسته مؤدي خواهد بود... عموم آقايان علما و امراء و تجار محترم و طبقات غيرتمندان اسلامي تمام اين مفاسد را نصبالعين خود فرموده به همان فطرت پاك ايماني و به شرافت طبع اسلامي پرستي از اين امتعة خبيثه و فصول عيش كه موجب ذهاب دين مبين و استيلاي كفر بر ممالك اسلاميه است با عزمي راسخ و جزمي ثابت بكلي اغماض در فوز، به فيض اين جهاد اقتصادي كه به منزلة جهاد و شهادت در ركاب امام زمان ارواحنا فداه است، مسارعت و بر همديگر مسابقت خواهند فرمود... ] نجفي 1371: 58 ـ 59 [ .
آخوند در اين فتوا، از اصطلاح جهاد اقتصادي سخن ميراند و آن را برابر با جهاد در ركاب امام زمان (عج) ميشمارد.
مواضع علماي ايران
به دنبال فتواي علماي نجف، علماي ساكن ايران از جمله علماي اصفهان، شيراز و تبريز فتوا به تحريم كالاهاي روس و انگليس دادند. علماي فارس در پاسخ به تجاوزات سربازان هندي به مناطق جنوب و به موازات تجاوز روسها به شمال، فتوا به تحريم كالاي انگليس و روس را صادر نمودند ] نجفي 1371: 65 [ .
عالم بزرگ خطة جنوب، ابراهيم الشريف محلاتي، طي اطلاعيهاي ضمن تحريم كالاهاياجنبي، براي مرتكبين تعزير شرعي نيز اعلام نمود:
... خريد از تجارتخانههاي اين دو دولت چه در داخل ايران و چه در خارجه اگر چه سفارشي شده باشد و حمل نمودن آنچه خريده شده از خارجه به داخله ايران و حمل نمودن اجناس موجوده در بنادر ايران به ممالك ايران، آنچه متعلق به خارجه است... بعد از بيست و پنج روز از تاريخ اين تحرير، اعظم محرمات شريعه و باد دادن اسلام و خيانت بزرگ به صاحب شريعت مقدسه... و اعانت به كفر و مخاصمه با امام زمان عجل ا... ميباشد و كسي كه مخالفت با اين احكام يا تقلبي در آنها نمايد از تاجر و دلال و مكاري باشد و اشنع و انحاي تعزير شرعي خواهد شد ] محل مهر آقايان علماي فارس [ ] نجفي 1371: 67 [ .
بدين ترتيب بار ديگر شور و احساس ملي با حميّت و غيرت ديني آميخته شد و در يكي از حساسترين شرايط تاريخ ايران، در حالي كه كشور فاقد قدرت مادي و نظامي بود با اين حضور گستردة مردم در صحنة سياست و دفاع و صيانت از كيان مليت و اسلاميت، علما و رجال سياسي و نمايندگان مجلس را در يك صف واحد به مبارزة سرنوشت ساز عليه استيلاي خارجي و تحقير هويت ملي دعوت ميكرد.
بخش مهمي از شيوة مبارزاتي علما در اين مقطع به تحريم كالاهاي خارجي در ايران، اختصاص يافت ] روزنامة كيهان [ .
پايداري و مقاومت وكلا
مجلس ايران تحت تأثير شرايط حاكم بر جامعه همچنان پايدار و مقاوم در برابر اولتيماتوم باقي مانده بود.
يكي از نمايندگاني كه به مخالفت با پذيرش اولتيماتوم برخاسته بود، شيخ رضا دهخوارقاني بود. وي طي نطقي با پيشنهاد كميسيون منتخب از سوي مجلس براي حلّ مسأله مخالفت كرد و در استدلال خود عليه پذيرش اخطار روس اظهار داشته بود كه مجلس از آن ملت است نه دولت و ملت مجلس را تأسيس كرده كه ديگر اجنبي همانند سابق در كشور نفوذ نداشته باشد. حال چگونه ممكن است كه نمايندگان تسليم خواستة دولت روس گردند ] مشروح مذاكرات مجلس دوم 1927 [ . وي بعدها با تحرير رسالة خطي پيرامون واقعة اولتيماتوم به نكات بيشتر و ظريفتري پرداخته و مطالب ناگفتهاي را درخصوص آن رويداد تاريخي بيان داشته است ] دهخوارقاني 1356 [ . در آخرين جلسة مجلس مورخ پنجشنبه 29 شهريور ذيحجه، نمايندگان به آخرين نطقهاي خود پرداخته، زيرا زمان اتمام حجت روس در شرف اتمام بود. شيخ محمد خياباني با همان صلابت روزهاي اول مجدداً در مخالفت با پذيرش اولتيماتوم صحبت كرد و آن شب را يك شب تاريخي و استثنايي اعلام داشت. اظهارات و مشاهدات مورگان يكي از طرفهاي اصلي اين قضيه، حائز اهميت است وي در كتاب معروف خود آخرين جلسه را چنين توصيف مينمايد:
... صمصام السلطنه رئيس الوزراء، در موقعي كه يقين نمود كه براي بحث و مذاكرة وكلاء در باب اولتيماتوم روس وقت كافي باقي نمانده، قريب به ظهر هنگامي كه موعد، در شرف انقضا بود اظهار كرد كه وكلا اختيارات تامه به كابينه بدهند تا اولتيماتوم روس را قبول نمايد. اين رأي و اظهار در حالت سكوت تام خوانده شد. بعد از ختم آن، به طوري سكوت و بهت بر تمام مردم جاري شد كه هفتاد و شش نفر وكلاي موجودة پارلمان، از پير و جوان و علما و پيشوايان مذهبي و وكلاي عدليه و اطبا و شاهزادگان در جاي خود مثل اشخاص سكته كرده و بيحس و بيحركت ماندند يك عالم محترم اسلامي، ايستاده و در موقعي كه وقت به سرعت و بيخبر ميگذشت و ظهر آن روز آن امر از اختيارات ايشان خارج ميگشت و هيچ رأي نميتوانستند بدهند آن بندة خدا نطق مختصر مناسب حال و به موقعي نمود و گفت شايد مشيّت خداوند بر اين امر قرار گرفته باشد كه آزادي و استقلال ما به زور سلب شود ولي سزاوار نيست كه ما خودمان به امضاي خود (آن را) از دست داده و ترك كنيم و دستهاي مرتعش خود را، براي دادخواهي و تظلم، به سمت مردم حركتي داده و در جاي خود نشست ] 1351: 226 [ .
از بررسي آخرين جلسات مجلس دوم چنين به دست ميآيد كه آن «عالم محترم اسلامي» كسي جز شيخ محمد خياباني نبوده است. تنها او بود كه در سه نوبت نطقي كه ايراد نمود به صورت قاطع نظر به ردّ اولتيماتوم داشت ] مشروح مذاكرات مجلس دوم فصل آخر، اولتيماتوم [ .
برنامة جديد مبارزه از سوي علماي نجف
در چنين شرايطي تصميمات مهمي در نجف و در منزل آخوند اتخاذ گرديد. برنامة مبارزه با تعديات روس و انگليس به شرح زير اعلام شد:
1 - با جميع علماي نجف و طلاب و عشاير عرب، براي جهاد به سوي ايران حركت كنند.
2 - به وسيلة تلگراف به رؤسا و عشاير و ايلات، امر نمايند كه در مقام حفظ استقلال ايران برآمده، و خود را براي نبرد و دفاع از خاك ميهن آماده سازند.
3 - به عموم مسلمين عالم از هند و قفقاز و غيره، دستور دهند كه در تمام ممالك، در يك روز همه با هم دست از كسب و كار كشيده و به عنوان همدردي در يك جا جمع شوند و رفع تعديات روس و انگليس را از ايران بخواهند ] مجيد كفائي 1359: 255 [ .
شاهدان عيني و حاضر در نجف، مطالب ارزشمندي را گزارش نمودهاند ] تركمان: 358 ـ 359 [ سفير روس در بغداد به وسيله وكيل خود تلاش نمود كه آخوند را از فكر جهاد عليه روس باز دارد وطي يادداشتي موضوع را كوچك شمرده و ريشة قضيه را شوستر و اقدامات او دانسته است و وعده نموده كه به زودي عساكر روس كشور را تخليه خواهند نمود. يادداشتي كه توسط آخوند به سفير روس ارسال شده حكايت از عزمي راسخ براي بسيج مسلمانان عليه روس دارد:
... لازم است كه از دولت متبوعة خود خروج عساكر را از خاك ايران بخواهند و آن اولتيماتومي كه اسباب سلب استقلال و حاكميت ايران است، پس بگيرند والاّ چنانچه بر حسب تكليف شرعي حكم دفاع و جهاد، به عموم مسلمين روي زمين خاصه ملت متحدة ايران داده شد، صفحات خاك از خون صدها ميليون نفوس رنگين خواهد شد و صبر و تحمل عموم مسلمين تمام گشته، و تا يك ورق از قرآن چنين بين مسلمين موجود است، مغلوب نخواهند شد و خود ما علماي مجتهدين ملت حاضريم كه تا آخرين قطرة خون خود را در راه حفظ مملكت و ملت ايران فدا سازيم و مسئوليت ريختن اين خونهاي ناحق، و كشتهشدن نفوس معصوم، بر ذمة كساني است كه بدون حق معلوم، و سبب صحيح هجوم بر خاك ميهن كرده، خواهد بود ] تركمان: 257؛ حيوةالاسلام [ .
آخوند به دنبال ارسال يادداشت فوق، اقدام به تدوين و پراكندن چندين تلگراف به اشخاص و مراكز و دول عالم نمود.
در تلگرافي خطاب به مجلس شوراي ملي از ملت ايران خواست كه «در تخليص ممالك اسلاميه، سلطة اجانب، با دولت موافقت نموده، بدنامي ابدي محو اسلام را به وسيلة رقابت و نفاقهاي داخلي و اغراض شخصيه و جنگهاي خانگي بر خود روا ندارند» ] تركمان: 258 [ .
در تلگراف بعدي خطاب به امرا و رؤساي عشاير فتوا به جهاد داده است:
... اليوم كلمة طيبة اسلام در معرض ذهاب ابدي و دفاع به مال و جان و ثبات تا آخرين نفس بر تمام مسلمين واجب است ] تركمان: 259 [ .
آخوند در يك تلگراف مبسوط خطاب به امپراتور روسيه خواستار اعادة قشون روسيه از ايران و رفع ظلم و تجاوز از ملت ايران گرديد ] تركمان: 264 [ . در نامة ديگري كه آخوند به تمام «دول متمدنه عالم» فرستاد ضمن اشاره به فجايع روسها از زمان به توپ بستن مجلس تا داستان اولتيماتوم، حملة شديدي به سياست تجاوز مآبانة انگليسيها در ايران نموده و آنان را همچون روسها در يك رديف نشان داده است.
دولت انگليس كه از سالهاست خود را در اقطار عالم، به عدالت پرستي و آزادي پروري معرفي فرموده است، نسبت به ايران مسلك قويم و قديم خود را از دست داده، همدستي با روس را اختيار و در مقام برآمد كه همان معاملة روس با شمال ايران را در صفحة جنوب معمول دارد و عساكر خود را به بهانة اغتشاش به جنوب سوق نمايد ] تركمان: 264 [ .
موضعگيري آخوند عليه انگليس و روس اين اتهام را كه وي تحت تأثير انگليس با روسها مخالفت ميورزيد، كاملاً منتفي ميسازد. روسها به موازات اشغال و عمليات تجاوزگرانه، در دو نقطه فجايعي را مرتكب شدند كه به شدت موجب تحريك مردم و زعماي ديني آنان گشتند.
از اوايل محرم 1330 ق. جنگهاي خونيني بين مجاهدين تبريز و روسهاي متجاوز رخ داد كه نهايتاً با دستگيري ثقةالاسلام و شهادت تعدادي از مدافعين شهر فروكش نمود. ثقهالاسلام قبل از دستگيري در پاسخ به خيرخواهي دوستان كه از او خواسته بودند كه به سفارت عثماني پناه برد، اظهار داشته بود:
هنگامي كه در ميزان شكست عباس ميرزا، آقا ميرفتاح جلو افتاده شهر تبريز را به دست روس سپرد از آن زمان صد سال ميگذرد و هميشه نام ميرفتاح به بدي ياد ميشود. شما چگونه خرسندي ميدهيد كه من در اين آخر زندگي از ترس مرگ خود را به پناهگاهي كشم و ديگران را در دست دشمن گذارم ] كسروي: 305 [ .
انجمن سعادت ] جمعيت ايرانيان مقيم استانبول [ در تاريخ 12 محرم 1330 (سوم ژانويه 1912) گزارش دستگيري و اعدام ثقةالاسلام را چنين بيان داشته است:
هشتم محرم كوماندان روس وارد تبريز و نهم ماه جمعي از مشروطهطلبان را دستگير و روز عاشورا هشت نفر را كه از جمله ثقةالاسلام مجتهد بزرگ كه محل اعتماد علماي اكناف و مرجع اهالي بوده با صادق الملك و شيخ سليم و چند نفر از محترمين به دار زدند. هيأت دولت نظر به نصايح دولت عثماني اولتيماتوم روس را محض اينكه جلو بهانهجويي و خونريزي را بگيرد قبول كرد كه روسها از خونريزي و شدت عمل كناره نمايند. متأسفانه علاوه بر كشتار زيادي كه در آن چند روز اول از مردم بيگناه كردهاند، در مثل همچو روز مقدس از شهيد كردن اين مجتهد بزرگ و سادات و محترمين، اهالي را به بدترين صورتي، البته در قلوب مسلمين يك عداوت ابدي از اين بيرحمي تاريخي متمكن نمودند ] براون 1361: 82 ـ 83 [ .
بازتاب شهادت ثقةالاسلام در ايران و بخش از جهان اسلام بسيار گسترده بود روزنامههاي مصري سلسله مقالات متعددي عليه سياست روس و جنايات آنان به تحرير درآورند. روزنامة المؤيد چاپ قاهره به تمجيد و تحميد از ثقةالاسلام پرداخت و پيشنهاد احداث بناي يادبود در ميادين شهر را مطرح ساخت ] براون 1361: 91 [ .
فجايع روسها در مشهد
در همان ايام، جنايات ديگري از طرف روسها در شهر مذهبي مشهد و نسبت به حرم مقدس امام رضا (ع) رخ داد.
شهر مقدس مشهد در آن ايام (1330 ق.) بر اثر اختلافاتي كه بين مشروطهطلبان و مخالفين آنها رخ داده بود به يكي از كانونهاي بحران ايران مبدل گرديده بود. ضعف حكومت مركزي، تحريك روسها و محمد علي شاه در به آشوب كشاندن منطقة خراسان، مردم آن ايالت را در خوف و وحشت و فقر و گرسنگي فرو برده بود. شيخ حسين اولياي بافقي، يكي از علما و اخباريون آن روزگار كه مصايب وارده بر مردم آن ديار را يكي از علايم آخرالزمان و ظهور امام دوازدهم ميدانست، در رسالة خطي كه از خود به نام «آشوب آخرالزمان» باقي گذاشته، به بعضي از حوادث كه در آن ايام رخ داده و بويژه حملة روسها به حرم و مرقد امام رضا (ع) اشاره نموده است. در اين رساله، پيامدهاي انقلاب مشروطه در خراسان و تشتت و پراكندگي و دشمني مردم با يكديگر و عدم امنيت اجتماعي، جملگي يادآوري شده است.
مدارس علميه عموماً تعطيل و طلاب و مدرسين به اوطان خود مراجعت كرده بودند صاحب رساله، علت آن را فساد و ناامني و خوف از اشرار مستبدين و مشروطيت دانسته و اضافه نمودهاست كه خود علما بعضي با بعضي دشمني دارند. اوضاع اجتماع را چنين توصيف نموده است:
مردم با يكديگر نزاعهاي بيثمر دارند و اعتقادهاي آنها فاسد شده است و بعضي از آنها مستبد نام خود را گذاردهاند، بعضي مشروطه و بعضي از آنها دمكراتي و بعضي ديگر انقلابي و طايفهاي اعتدالي و طايفهاي ديگر طالب ترقي مملكت و وطنپرست و طايفهاي خوشحال به اينكه ناميده شوند به فرنگي مآبي و طايفهاي طبيعي صرف. حاصل، اهواي مردم در كمال اختلاف ميباشد و هر يك از آنها ضد مخالفت مشرب
خود را تعيين و ثبت ميكنند و شايد بعضي از طوايف مذكور درصدد بودند با يكديگر به مقامي رسيده باشند كه يكديگر را به قتل رسانند خم به ابرويشان نميآيد... حاصل، بعضي از اوقات دكانها مسدود و از تاجر گرفته تا پينهدوز بيكار ميباشند و فساد و هرج و مرج زياد ميگردد... ] اولياء بافقي 1330 ش 256 و 257: 52 [ .
در چنين شرايطي حادثة ارض اقدس طوس رخ داد. يوسف خان هراتي و نايب علي اكبر به همراه طالب اسحق كه از واعظان مقيم مشهد بوده است، به عنوان طرفداري از حكومت محمد علي شاه و مخالفت با حكومت مشروطه قيام نموده و آستان قدس رضوي را سنگرگاه و پايگاه نظامي خود قرار دادند. صاحب رسالة مذكور آنان را تحريك شدة روسها ميداند. حكومت تهران جز با ارسال تلگراف، اقدام ديگري در جهت آرام ساختن منطقه نتوانست انجام دهد. اشغال حرم و اماكن آن، به مدت دو ماه طول كشيد كه در اين دو ماه بر اثر درگيريهاي پراكنده بين قواي ضعيف دولتي و ياغيان حكومت، جوّ وحشت و ناامني و به دنبال آن سرقت از منازل مردم پيش آمده بود. در اين ميان، روسها به بهانة تأمين امنيت رعايا و سالداتهاي خود را در اطراف حرم مستقر نموده و به تدريج شروع به پيشروي نمودند و نهايتاً در مناطق «پايين خيابان» و «بالاي خيابان» و «باغ خوني» و «كاروانسراي سنگ» قواي خود را پراكنده ساختند. با اين تدبير، اطراف حرم در محاصرة كامل روسها قرار داشت. سرانجام جنگ خونيني در دهم ربيع الثاني از دو ساعت به غروب مانده تا يكساعت و نيم از شب رفته، ادامه داشت. روسها با سلاح سنگين و توپخانه بخشهاي مختلف حرم و گنبد را تخريب نمودند. تعداد زيادي از نفوس مردم كه چهار صد نفر تخمين زده بودند، به شهادت رسيدند. اموال و اشياي قيمتي حرم و فرشهاي نفيس و كتابهاي فراوان خطي در اين حادثه به يغما رفت.
به گفتة شيخ حسين بافقي، تا سه روز روسها به كسي اجازة ورود به داخل حرم را نميدادند. فجايعي كه در اين سه روز رخ داد، احساسات و عواطف مسلمين را سخت جريحه دار ساخت. به گفتة وي، روسها سگان و اسبان خود را در حرم و اماكن آن ميچرخانيدند و «مردم شهر هم نفس نميتوانستند بكشند از ترس به جهت اينكه غلبة كفر بود» ] اولياء بافقي 1330: 58 [ .
از همه بدتر زنهاي فرنگي و ارمني با سگان خود داخل صحن شريف
ميشدند و جايي كه سالهاي سال آرزو داشتند ولو محض سياحت داخل شوند و احدي جرأت نداشت كه دم بزند يا مانع شود ] اولياء بافقي 1330: 58 [ .
حركت علماي نجف به سمت ايران
غارت و كشتار و هتك حرمت مسلمين و آستان قدس رضوي، از جانب روسها و انعكاس اخبار آن به مركز و نجف از عوامل مؤثر و تعيين كنندهاي بود كه علماي نجف را بر آن داشت كه حرف آخر را زده و علاوه بر صدور فتواي جهاد، در يك همايش عظيم مردمي، اقدام به حركت دسته جمعي به سوي ايران نمايند. حركتي كه هدف آن، جهاد مقدس با تجاوزگران روس بود.
آخوند خراساني قبل از حركت به سوي ايران، با صدور اعلاميهاي خطاب به «كافة مسلمين» به توضيح اوضاع جهان اسلام پرداخته و از آنان خواستند كه در اين شرايط حساس، كه دول خارجي به قلمرو اسلامي دست اندازي نمودهاند، از اختلافات و پراكندگي پرهيز نموده و همچون يد واحدهاي به دفاع از كيان اسلام برخيزند:
... از يك طرف ايتاليا به طرابلس و از طرف ديگر روس و انگليس به شمال و جنوب ايران قشون وارد نمودهاند. اندك تسامح موجب ذهاب اسلام است... بر قاطبة مسلمين و صاحبان فطرت اسلاميت و عرق ديانت،» خصوصاً عشاير ايلات با حميّت، واجب عيني است كه در مقام دفاع از بيضة اسلام و رفع حملات ظالمانة صليبيان، كه بالضرور الدينيه، از اهم فرايض دينيه است، اتفاق و اتحاد حقيقي نموده، از تمام اغراض شخصي، كه منشاي اين همه خرابيهاست، اغماض نمايند... ] مجيد كفائي 1359: 267 [ .
صدور فتواي جهاد
آخوند در پس اعلامية مذكور تلگراف مهمي به مؤتمن الملك رئيس مجلس به شرح زير صادر نمود.
مقام محترم جناب مؤتمن الملك رئيس مجلس شوراي ملي
حكم جهاد و دفاع به عموم مسلمين ايران و غيره داده شد. امروز به حكم عقل و شرع عفو عمومي و جلب قلوب لازم، البته مبادرت در اعلان آن فرموده داعيان هم در خارج، عازم حركت هستيم بعون الله تعالي ] مجيد كفائي 1359: 267 ـ 268 [ .
افرادي كه در نجف ناظر بر قضايا بودند، شور و حالي وصف ناشدني از حالات مردم و حوزههاي علوم ديني به دست دادهاند. نظام الدين زاده از اشخاصي است كه شاهد بر ماجرا بوده و جزييات قضايا را در كتابي كه در سال 1330 ق. منتشر ساخته است، به تفصيل آورده است. وي درخصوص وضعيت طلاب متذكر شده است:
از يوم وصول تلگراف اولتيماتوم دادن روس و ادخال قشون خويش به ايران حضرات طلاب را، شور غريبي در سر و رگ اسلامي آنها در حركت همه روزه در مسجد عمران مجتمع و در مقام تهييج يكديگر بر دفاع روسيان نطقها ميدهند. روز به روز بر كثرت و جمعيت آنها افزوده ميشود. هنگامهها دارند. امروز با جمعيت بسيار خارج از حدّ شمار با آلات مهيجه از بيرق و علم گريه كنان و شيون زنان وا اسلاما گويان از مسجد مذكور به قصد خانه آقاي خراساني حركت، صداي وا اسلاما، واديناه، وا شريعتا گوش فلك را كر ميكرد و به آواز بلند در سر بازار و در مجامع مردم ميگفتند ايهالمسلمون وقت اتحاد و اتفاق است بايد همگي در حفظ اسلام و استقلال ايران متفق و همدست و همراه باشيم ] : 35 ـ 36 [ .
نويسندة مذكور اشارات مبسوطي به موضع سيد محمد كاظم يزدي طباطبايي در مخالفت با دستة آخوند خراساني و عدم همراهي وي دارد. بنا به گفتة همة علما و مراجع نجف و كربلا در اين امر متفق بودند و مسأله را دعواي بين مشروطهچي و هواخواه استبداد نميدانستند بلكه از ديد آنان مسألة اسلام و كفر در ميان بود نه مشروطيت و استبداد ] 1330: 13 [ .
از تدابير مهمي كه از سوي رهبران مذهبي نهضت ضد اولتيماتوم اتخاذ گرديد دعوت از
پادشاه عثماني به عنوان خادم الحرمين الشريفين در دفاع از ثغور و نواميس مسلمين و همراهي با مسلمين ايران در جهت مبارزه با روسها بود ] نظامالدين زاده 1330: 45 [ . بدون شك اين روش حكايت از هوشمندي و ژرف نگري آخوند خراساني و همفكران وي داشت.
به هر تقدير علما بعد از فراهم كردن تمهيدات لازم، قرار بر اين شد كه عصر روز سهشنبه بيستم ذي الحجه به سمت مسجد سهله در اطراف نجف حركت نموده و از آنجا به كربلا بروند و سپس وارد بغداد شده و در واقع علما و مردم دست به يك راهپيمايي عظيم سياسي عليه اقدامات روس بزنند. شب بيستم ذي الحجه پس از متفرق شدن مردم و خلوت شدن منزل آخوند وي اظهار داشته بود كه قصد دارد نماز صبح را در حرم حضرت امير (ع) بجا آورد و بدين ترتيب زيارت وداع را برگزار نمايد.
مرگ مشكوك و ناكامي نهضت
آخوند در نيمه شب پس از بجا آوردن تهجد و نماز شب، ناگهان حالش منقلب شد و بدنش رو به سردي رفت. در همان حال اصرار ورزيده كه حركت به سمت مسجد سهله به هر قيمتي بايستي انجام گيرد ] نظامالدين زاده 1330: 65 [ . با شدت گرفتن حال آخوند، اطرافيان سراسيمه دو پزشك بر بالين او حاضر ميسازند. در حالي كه نيم ساعت به طلوع آفتاب باقي مانده بود، آخوند جان به جان آفرين تسليم نمود و «دكتورها» تقرير نمودند كه مرض او خناق قلبي (سكته قلبي) بوده است.
در همان زمان بسياري مرگ آخوند را عادي و طبيعي ندانسته بلكه آن را به عمال روس نسبت دادند.
نوة آخوند خراساني از قول ميرزا مهدي فرزند آخوند نقل كرده است كه سه هفته قبل از مرگ آخوند، بعضي به او خبر داده بودند كه مراكزي درصدد قتل آخوند به نحو زيركانه و مرموز ميباشند و آخوند پاسخ داده بود كه كسي در اين فكر نيست ] مجيد كفائي 1359: 280 [ .
كسروي پيامد مرگ آخوند و اثرات آن را در روند جنبش ضد روس بازگو نموده است:
در بيست و يك آذر ماه خبر مرگ آخوند خراساني رسيد. چنانكه گفتيم اين مرد پيشوا با حاج شيخ مازندراني و ديگران فتواي جهاد دادند و خودشان آماده به آمدن ميشدند و انبوهي از ايرانيان از كربلا و نجف و ديگر شهرهاي عراق به جنبش آمده همراه ايشان روانة ايران ميگرديدند و اين آگاهي به همه جا رسيده از بسياري از شهرها تلگراف فرستاده از جنبش علما شادماني مينمودند. حاج شيخ مازندراني و ديگران تا كربلا پيش آمده و در آنجا چشم به راه آخوند داشتند كه ناگهان روز بيست و يك آذر خبر مرگ او را دريافتند.... از اين پيشامد جنبش عراق فرو نشست و پس از آخوند كسي كه جاي او را گيرد، نبود. از اين سوي در ايران نيز در همه جا اين خبر پر و بال مردم را شكست و شايد از آن روز بود كه جوش و خروش رو به كاستن گذاشت ] : 313 [ .
به هر حال وفات آخوند يك مرحله از جنبش علما در ايران را به سر آورد از نتايج قطعي آن پذيرش اولتيماتوم از سوي منتخبين دولت و مجلس بود. اقدامي كه حيثيت و اعتبار يك ملت بزرگ و بخشي از امت اسلام را در روند مبارزه با تهاجم غرب به قلمرو اسلامي به مخاطره انداخت. از آن پس خيزش و جنبش علما و نهاد روحانيت صورتي ديگر به خود گرفت. بدون شك مرگ آخوند در حادثة اولتيماتوم نقطة عطفي در تحولات سياسي ايران به شمار ميآيد و از آن پس ملاكي براي ارزيابي ميزان توفيق يا عدم توفيق مشروطيت از سوي علما اعلام گشت.
..................................................
منابع
1ـ اولياء بافقي، شيخ حسن. (1330 ق.). رسالة «آشوب آخرالزمان». درج در مجلة وحيد.
2ـ براون، ادوارد. (1361). نامههايي از تبريز. حسن جوادي. تهران: خوارزمي.
3ـ تركمان، محمد. اسنادي دربارة هجوم انگليس و روس به ايران. تهران: دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي.
4ـ ــــــــــــــ . مقالات سودمند و مبسوط تركمان در روزنامه كيهان از تاريخ 21/1/64 تا هشت شماره انتشار يافته است.
5ـ دهخوارقاني، شيخ رضا. (1356). وقايع ناصري و توضيح مرام. به كوشش علي سياهپوش. انتشارات دنيا.
6ـ زماني، صفر. (1379). تاريخچة احزاب و حزب دمكرات ايران. تهران: واژه آلا.
7ـ سفري، محمدعلي. (1370). مشروطهسازان. نشر علم. چاپ اول.
8ـ شوستر، مورگان. (1351). اختناق ايران. ابوالحسن موسوي شوستري. تهران: انتشارات صفيعليشاه.
9ـ كسروي، احمد. تاريخ هيجده ساله آذربايجان.
10ـ مجيد كفائي، عبدالحسين. (1359). مرگي در نور (زندگاني آخوند خراساني). تهران: زوّار.
11ـ مستوفي، عبدالله. (1371). شرح زندگاني من. تهران: زوار.
12ـ مشروح مذاكرات مجلس شوراي ملي.
13ـ نجفي، موسي. (1371). انديشة تحريم در تاريخ سياسي ايران. انتشارات آستان قدس. چاپ اول.
14ـ نظامالدين زاده. (1330). هجوم روس به ايران و اقدامات رؤساي دين در حفظ ايران. بي نا.
15- Sykes, Persy. (1921). History of Persia.
........................
منبع مقاله: مجله متين - زمستان 1380 - شماره 13 (از صفحه 55 تا 74)
نويسنده : محسن بهشتي سرشت