سه‌شنبه 18 ارديبهشت 1403  
استبداد صغیر
آخوند در استبداد صغير:


ضربه هايي كه استبداد شيطاني شاهنشاهي و استعمار روسي - بريطاني از مشروطه و مجلس اول با عمر 630 روزه اش خورد باعث شد كه در جمادي الاول 1326 ق محمد علي ميرزا با همكاري روس و انگليس مجلس شوراي ملي را تخريب كند و به خيال خود مشروطه را از بين ببرد. بسياري از عوام و عده اي از خواص كه تا به حال در زمره مشروطه خواهان بوده اند با تبديل احوال ايران در جرگه مخالفان مشروطه قرار مي گيرند و اين به دليل ترس از جان يا علت ديگر بوده است. انتظار مي رفت كه علماي نجف هم چنين كنند كه آخوند خراساني و ساير علماي مشروطه خواه ، بر خلاف تصور شاه خائن  و ايادي بيگانه پرستش به شدت با اين فعل شنيع برخورد مي كنند. وقتي كه ظلم و تعدي شاه فراوان مي شود و برعلما و مشروطه خواهان ايران تضييق فراوان صورت مي گيرد و خون مردم بي گناه آذربايجان بر زمين ريخته مي شود و علما تلگرافها و نامه هاي نصح آميز يا تشدد گونه خود را در شاه و مستبدان مؤثر نمي بينند اقدام به خلع شاه از سلطنت نموده و او را تكفير مي نمايند. ازعموم ملت ايران مي خواهند كه دفع شاه سفاك را از اهم واجبات شمرده و از دادن ماليات به گماشتگان او پرهيز كنند و در راه استحكام و استقرار مشروطه از هيچ كاري كوتاهي ننمايند. از طرف ديگر از مردم و ايلات و عشاير مكرراً درخواست مي كنند كه به ياري مجاهدان تبريز بشتابند و خود آخوند عده اي از شاگردان خود را از نجف روانه جبهه هاي جنگ در تبريزنمايد.
از سويي آخوند و علماي مشروطه خواه به سفراي دول خارجه تلگراف مي فرستند كه ملت ايران امضاي هيچ حكمي را به سود استبداد برعهده نمي گيرد و ذمه دار آن نيست و اگر هم استقراض از سوي دولت مستبد ايران صورت گيرد يا امتيازي به اجانب داده شود ممضي و مجزي نبوده و لغو و باطل است چرا كه « اين شاه با ساير قطاع الطريق يكسان است.» خزانه دولت هم خالي است و كشورهاي خارجي هم وقتي وضع را چنين مشاهده مي كنند كه بناي هرگونه قرض دادن و اخذ رهن و امتياز و مقاوله نامه بر آب است از اينگونه ياري  حكومت شاهي دست مي كشند و بدين صورت درماندگي حكومت استبداد افزون تر مي شود. در عين حال آخوند توسط نامه و تلگراف با مردم و سران ملي ايران در تماس بوده و آنها را براي قيام بر ضد استبداد محمد علي ميرزايي فرا مي خواند. شاه در همين ايام استبداد صغير در چندين مرحله قاصداني را براي قتل آخوند و علماي مشروطه خواه عازم نجف اشرف مي كند كه به دلايلي كه مجال ذكر آنها نيست موفق به كشتن آنها نمي شود. با انتشار اعلاميه هايي فتواي دروغين پخش مي كند كه علماي نجف از مشروطه خواهي دست شسته اند كه توسط علما جعليت آنها اعلام مي شود.
نهايتا آخوند اتحادي بين علماي نجف بر ضد حكومت شاهي برقرار نموده و قرار مي شود به سوي ايران و اسقاط حكومت مستبدان حركت كنند و حتي در اين حركت علامه سيد كاظم يزدي - عليه الرحمة-  هم همراه ساير علماست. علما از نجف خارج شده و در ابتداي حركت قرار دارند كه خبر فتح تهران مي رسد و ... مشروطه دوم آغاز مي شود.
جا داشت كه از حمايت آخوند از قيام لارستان و مجاهدات سيد عبدالحسين لاري و نقش سيد مرتضي اهرَمي علم الهدي  و نيز تشويق بر تدوين نظام عقلي مشروطه يادي كنم كه خوف اطاله مانع است.
 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر
كليه حقوق اين سايت براي دبيرخانه كنگره بزرگداشت آخوند ملا محمد كاظم خراساني محفوظ مي باشد









Guest (PortalGuest)

كنگره آخوند خراساني
مجری سایت : شرکت سیگما