جمعه 28 ارديبهشت 1403  
گفتگو با صاحبان مقالات برگزیده
مصاحبه با دكتر مير احمدي
دبيرخانه كنگره تصميم دارد با نويسندگان موسوعه اخوند خراساني و صاحبان مقالات برگزيده مصاحبه اي را انجام دهد.اولين گفتگو از اين طرح با حجت الاسلام دكتر مير احمدي انجام پذيرفته است.ايشان مولف كتاب انديشه سياسي آخوند خراساني بوده و در طي مصاحبه به انگيزه خود از اين تاليف و سير كلي مطالب مطروح در كتاب پرداخته اند.تفصيل اين گفتگو در ويژه نامه شماره 2 چاپ و خلاصه ان بدين شرح است:
انديشه سياسي آخوند خراساني
حجت الاسلام و المسلمين منصور ميراحمدي[1]
مرحوم ملا محمد كاظم خراساني( 1329 1255 ق )، معروف به آخوند خراساني، يكي از معاريف و علماي برجسته شيعه در دوران معاصر است كه نه تنها در عرصه فقه و اصول، بلكه در عرصه سياست و عمل نيز از جايگاهي خاص در جهان اسلام؛ بويژه جوامع شيعي، برخوردار است.
جايگاه ايشان در باب اصول و فقه به گونه­اي است كه به راحتي مي توان ادعا كرد، بدون آشنايي با افكار اصولي وي، نمي­توان مسير اجتهاد را به سلامت طي نمود. شايد به همين جهت است كه مباحث و نظريات ايشان، كانون بسياري از محافل علمي اصولي را در حوزه هاي علميه به خود اختصاص داده است.
آخوند علاوه بر مباحث فقهي و اصولي، از جايگاهي خاص در زمينه مباحث سياسي برخوردار است. ايشان در عين پاسداري از مرزها و گفتمان هاي سنتي، گرايش روشني به مفاهيم جديد سياسي داشته است. همين امر موجب شد تا نظريات و آراء وي از نمود و برجستگي خاصي در ميان سايرين برخوردار باشند. به رغم اين واقعيت، افكار و آراء سياسي وي، چندان شناخته شده نيست و پرسش هاي متعددي پيرامون آن به چشم مي خورد.
چيستي سرشت انديشه سياسي آخوند خراساني، پرسش اصلي پژوهش حاضر است. اين پرسش را مي توان در قالب سوال هاي ذيل دنبال نمود:
1.      زمينه هاي عيني تأثير گذار بر انديشه ورزي وي كدام است؟
2.      آخوند خراساني در كدام سنت فكري مي انديشيد؟
3.      نو آوري هاي علمي وي در سنت فكري مذكور چيست؟
4.      چه ارتباطي ميان اجتهاد و سياست در انديشه فقهي سياسي وي بر قرار شده است؟
5.      مؤلفه هاي اصلي انديشه فقهي سياسي وي چيست؟
6.      آخوند خراساني چه تأثيري به فقيهان بعدي بر جاي گذاشته است؟
نوشتار حاضر در پاسخ به پرسش هاي مذكور نگاهي دو سويه را دنبال مي كند. از يك سو با نگاهي گذرا به تحولات سياسي اجتماعي دوران آخوند خراساني، زمينه هاي عيني نظريه پردازي و انديشه ورزي وي را مورد توجه قرار مي دهد و از سوي ديگر، با اشاره اي به سنت فكري حاكم بر دوران وي و جايگاه ايشان در اين سنت فكري، در صدد است به منطق دروني نظريه پردازي و انديشه ورزي وي راه يابد.
به زعم نگارنده، با چنين رويكردي است كه مي توان افكار و انديشه هاي فقهي سياسي آخوند خراساني را فهميد و به تدوين و تنظيم آن در قالب يك نوشتار، اقدام نمود.
مدعاي پژوهش حاضر آن است كه آخوند خراساني به عنوان يك انديشمند اصولي و عقل گرا، در سنت عقلاني اجتهاد و در زمينه مشروطيت و تحولات آن، با پيوند اجتهاد و سياست، افكار و انديشه هاي خود درباره امر سياسي را در عرصه هايي چون «ولايت فقيه»، «مشروطيت»، «قانون و شريعت»، «آزادي» و «برابري» مطرح نموده است. ايشان ولايت فقيه را در امور حسبيه، از باب قدر متيقن مي­پذيرد، اما دخالت وي را حداكثر در عرصه عمومي و نه سياسي تجويز مي نمايد. اين ديدگاه زمينه پذيرش مشروطيت و مفاهيم مرتبط با آن را در انديشه سياسي وي فراهم ساخته، و تلاش اجتهادي وي را در اثبات مشروعيت آن ها بدنبال داشته است.
سامان نوشتار حاضر بدين صورت است كه در چهار فصل و يك نتيجه گيري تدوين يافته است.
 فصل نخست، آخوند خراساني را از طريق فهم زمينه هاي نظري و عيني انديشه وي معرفي مي كند. در اين فصل، گزارشي كوتاه از سنت عقلاني اجتهاد در مكتب اصولي ارائه مي گردد، تا زمينه هاي نظري شخصيت فكري آخوند خراساني آشكار گردد. افزون بر اين، با ورود گذرا به تحولات سياسي اجتماعي دوران وي، مشروطيت و تحولات آن به مثابه زمينه هاي سياسي اجتماعي عمده در نظريه پردازي و انديشه ورزي وي مورد بررسي قرار مي گيرد. مطالب اين فصل، زمينه لازم براي ورود به فصل دوم را فراهم مي سازد كه در آن شخصيت علمي آخوند خراساني معرفي مي گردد.
در فصل دوم ، آخوند خراساني به عنوان انديشمندي اصولي شناسانده مي شود تا از اين طريق امكان ورود به منطق دروني فكر سياسي وي مهيا گردد.
فصل سوم، عهده دار مهمترين مباحث اثر حاضر؛ يعني چگونگي پيوند اجتهاد و سياست در انديشه فقهي سياسي آخوند خراساني است. در اين فصل تلاش مي شود از زاويه چنين پيوندي، مهمترين ديدگاههاي فقهي وي درباره امر سياسي و مصاديق آن مورد بررسي قرار گيرد. ديدگاه وي درباره ولايت فقيه، مشروطيت، رابطه قانون و شريعت، آزادي و برابري به عنوان مهمترين مصاديق امر سياسي در اين دوران، در اين فصل مورد بررسي قرار مي گيرد تا از اين طريق سيماي عمومي انديشه فقهي سياسي وي آشكار گرديده، به سرشت انديشه سياسي راه يابيم. اين مهم، امكان بررسي ميزان تأثير گذاري نگرش فقهي سياسي وي بر فقيهان بعدي را در فصل پاياني اثر؛ يعني فصل چهارم، فراهم مي سازد.
در اين فصل به عنوان نمونه برخي از فقيهان متأثر از نگرش مذكور مورد مطالعه قرار مي گيرد و از اين طريق به اين نكته پرداخته مي شود كه چرا به رغم تأثير پذيري بسيار زياد فقيهان از نگرش اصولي آخوند خراساني ، تأثير پذيري آنان از نگرش فقهي سياسي وي گسترده نمي باشد.
واژگان كليدي:آخوند خراساني، مشروطيت، انديشه سياسي، ولايت فقيه، قانون، آزادي، برابري


[1] . عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي
 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر
كليه حقوق اين سايت براي دبيرخانه كنگره بزرگداشت آخوند ملا محمد كاظم خراساني محفوظ مي باشد









Guest (PortalGuest)

كنگره آخوند خراساني
مجری سایت : شرکت سیگما