پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403  
شاگردان
سيد حسين بادكوبه اي
آيت الله سيد حسين بادكوبه اي ( بادكوبي)
 در حالات مرحوم حاجي ملا هادي سبزواري آورده اند كه پسر ايشان از دنيا رفت و هيچ تزلزلي براي حاجي سبزواري روي نداد. علامه طباطبايي در عدم استنكار اين گونه مطالب كه حاكي از قوت قلب و قدرت نفساني است به ذكر داستاني از استادشان علامه سيد حسين بادكوبه اي مبادرت فرمودند كه: ما نزد سيد حسين بادكوبه اي – رحمه الله تعالي- شفاي حكيم ابن سينا را مي خوانديم. محل درس هم مدرسه بادكوبه نجف بود.همين كه درس فلسفه را شروع كردند براي ايشان خبر آورده شد كه كه فرزندتان از دنيا رفته است. مرحوم بادكوبه اي فرمودند: « بعد ازدرس مي آيم» و هيچ تزلزلي در ايشان راه نيافت. البته اينگونه ثبات مي تواند ناشي از كسب ملكه نفساني باشد يا تحمل مصيبت و صبر بر آن يا بواعث و عوامل ديگر. در ضمن راه به دست آوردن اينگونه اخلاقيات هم بسته نيست و هر كه را توفيق الهي مدد كند چنين و برتر از اين خواهد شد.{ به نقل از"در محضر علامه طباطبايي" از محمد حسين رخشاد. ص337.با تصرف غير مخل}
شايد  اين فرزند ايشان كه فوت كرده و خبرش را آورده اند سيد احمد بادكوبي باشد. اينگونه حالاتي  در صبر بر مصيبت يا قوت قلب و عدم تزلزل هم نسبت به ميرزا جواد آقاي ملكي تبريزي و صاحب جواهر و شيخ علي زاهد قمي و سيد هاشم حداد و بسياري ديگر نقل شده است.البته شهيد ثاني علي رغم قبول اصل اين مطلب از خداوند مي خواست او را به مصيبت اولاد مبتلا نگرداند.
 سيد حسين بادكوبه اي از استادان آيت الله بهجت -طاب ثراه- هم هستند. نام شريفشان سيد حسين حسيني بادكوبه اي لاهجي فرزند سيد رضا فرزند سيد موسي است. ايشان – چنانكه علامه حسن زاده ي آملي – دام ظله و روحي فداه-  و علامه طهراني - قدس الله نفسه - فرموده اند - اهل لاهجان خودلان بادكوبه هستند نه اهل لاهيجان گيلان.
ديگر اينكه علامه طباطبايي در تفسير الميزان ذيل آيه ي 126 بقره{ و اذا ابتلي ابراهيم ربه بكلمات ...الآيه} مي فرمايد: الميزان ج1 ص 247:(وقد سئل بعض اساتذتنا رحمة الله عليه عن تقريب دلالة الآية على عصمة الإمام، فأجاب: إن الناس بحسب القسمة العقلية على أربعة أقسام: من كان ظالماً في جميع عمره، ومن لم يكن ظالماً في جميع عمره، ومن هو ظالم في أول عمره دون آخره، ومن هو بالعكس، وإبراهيم عليه السلام أجل شأناً من أن يسأل الإمامة للقسم الأول والرابع من ذريته، فبقي قسمان وقد نفى الله أحدهما، وهو الذي يكون ظالماً في أول عمره دون آخره، فبقي الآخر وهو الذي يكون غير ظالم في جميع عمره). منظور از استادشان همين سيد حسين بادكوبي است.
 سيد حسين بادكوبي شاگرد آخوند خراساني،ميرزا حسن كرمانشاهي، ميرزا هاشم اشكوري ، مرحوم جلوه زواره اي و ...مي باشند. آقا بزرگ تهراني در نقباء البشر جلد دوم صفحه ي 584 ترجمه ي 1007 ايشان را ذكر كرده و به عنوان" من اجلاء العلماء و افاضل الفلاسفه" ياد ميكند. تولد او را در 1293 دانسته كه اگر اين تاريخ ولادت درست باشد و نيز اگر كلام علامه طباطباي كه آيت الله حسن زاده نقل نموده در اينكه ايشان را شاگرد مرحوم صهباي قمشه اي- عليه منّا السلام- بوده صحيح باشد نشان مي دهد كه ايشان در سن 13 سالگي يا كمتر از آن در درس ميرزا محمد رضا قمشه اي شركت كرده است و هذا يعد من الخوارق.
مرحوم آقا بزرگ تهراني مي گويد او به همراه شيخ محمد حسين غروي اصفهاني  { متخلص به مفتقر و مشهور به ك م پ ا ن ي} از همان عهد جواني در نجف اشرف به عنوان معقول دان هاي ماهر شناخته شده بودند.از دلايل بر صحت قول تهراني همانا در افتادن مرحوم غروي با مرحوم سيد احمد كربلايي در قضيه ي توحيد فلسفي و توحيد عرفاني است.
علامه ي تهراني وفات بادكوبه اي را در شب 2۸ شوال 1358 قمري دانسته و چهار تن از پسرانش را نام مي برد كه سيد محمد، سيد حسن، سيد احمد و سيد محمد باقر هستند. از تاليفات او حاشيه بر اسفار ملاصدراي شيرازي و حاشيه بر شوارق فياض لاهيجي را ميتوان نام برد.پسر ايشان سيد محمد از علماي مشهور ساكن در بندر انزلي بودند.
 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر
كليه حقوق اين سايت براي دبيرخانه كنگره بزرگداشت آخوند ملا محمد كاظم خراساني محفوظ مي باشد









Guest (PortalGuest)

كنگره آخوند خراساني
مجری سایت : شرکت سیگما