پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403  
شاگردان
شيخ احمد شاهرودي و تجدد

آيت الله شيخ احمد شاهرودي يكي از شاگردان آخوند خراساني است كه اثري درباره تجدد و مشروطه به نام مدنية الاسلام،يا روح التمدن را داراست. مقاله زير در معرفي مختصر او و كتابش است.نويسنده مقاله آقاي حسن حاجي حسيني است.

..............................................................

پيش درآمد:

علماي دين به مصداق «العالم بزمانه لا يهجم عليه اللوابس » هماره شناختي صحيح و عميق از اوضاع و شرايط زمان خود داشتند . در پاسداري و حفظ دستاوردهاي شريعت از همه چيز خود مايه مي گذاشتند . در مواجهه با افكار مخرب; ابتدا با بردباري و تاني، حرف مخالف را مي شنيدند، آن گاه با بيان وزين و قلمي متين، به شبهه ها و اشكال ها پاسخي عميق مي دادند .

از جمله عالمان روشن انديش و ژرف نگر; فقيه توانمند، آگاه به زمان و مجاهد راه حق، مرحوم آيت الله حاج شيخ احمد شاهرودي است . به حق بايد او را از طلايه داران و مدافعان جبهه ارزشي در مقابل جبهه سكولار در زمان مشروطه شمرد .

از اين عالم روشن بين، چند كتاب به يادگار مانده است كه بعضي از آنها معطوف به مسايل و موضوعات زمان خويش است . در اين فرصت، بعد از نگاهي اجمالي به سير حيات پربار علمي و فكري آن مرد بزرگ، كتاب مذكور را به صورت خلاصه خدمت فرهيختگان و طالبان علم و معرفت معرفي مي كنيم . ...


والد شيخ; علامه محقق، جامع معقول و منقول، «آيت الله حاج محمد علي » معاصر شيخ انصاري است . اين عالم جليل القدر; در فقه، اصول، فلسفه، كلام، حديث و عرفان تبحر داشت . به استناد اعيان الشيعه وي 52 تاليف در زمينه فقه، اصول، حديث و كلام دارد . از آن جمله، رد بر اخباريان و «عصارة الفقاهه في المهمات الفقهيه » است .

وي به امر مرحوم حاج ميرزا حسن شيرازي، به شاهرود مراجعت مي كند كه متاسفانه پس از چهل روز از ورودشان، در سال 1293ق روحش به ملكوت پرواز كرد .

حيات علمي مؤلف
مرحوم حاج شيخ احمد، در دامان پدر بزرگوارش رشد يافت . تحصيلات مقدماتي را در شاهرود گذراند و براي ادامه تحصيل، همراه برادرش (شيخ حسن زاهد) رهسپار مشهد شد . پس از مدتي تحصيل، راهي عتبات عاليات شد و در نجف اشرف از بزرگاني همچون ميرزا حبيب الله رشتي و آخوند خراساني - صاحب كفايه - استفاده برد .

وي در حالي نجف اشرف را به مقصد وطن خود (شاهرود) ترك كرد كه در زمينه هاي مختلف علمي، صاحب نظر و شهره بود . او اصولي متبحر و فقيه ژرف انديش بود و در علم كلام و اديان نيز مهارت داشت .

تاليفات ايشان - آنچه تا كنون چاپ شده است - عبارتند از:

1 . «حق المبين » در رد بهائيت; كتابي است جامع و استدلالي، مطبوع در سال 1334 قمر .

2 . «راهنماي دين » در رد فرقه ضاله; در سال 1343 ش به چاپ رسيده است .

3 . «ازالة الاوهام في رد ينابيع الاسلام » ; يكي از انديشمندان مسيحي به نام عبدالمسيح مسيحي، كتابي به نام «ينابيع الاسلام » (سرچشمه هاي اسلام) مي نويسد و به زعم خود ثابت مي كردند كه اسلام، سرچشمه وحياني ندارد . مرحوم شيخ احمد، در كتاب خود موهومات او را جواب داده و در سال 1344 ق به طبع رساند .

4 . «مدنية الاسلام روح التمدن » ; كه در قسمت پاياني مقاله، گزارشي از آن را تقديم مي كنيم .

5 . «مرآت العارفين » ;

6 . «تنبيه الغافلين » ;

7 . «ايقاظ النائمين » .

حيات سياسي - اجتماعي مؤلف
امتياز اين شخصيت بزرگ آن است كه از جمله مصاديق بارز «العالم بزمانه » بود; وي چند گام فراتر از زمان خود حركت مي كرد، عصر خود و متقضيات آن را خوب شناخته بود و با درك عميق از زمان خود و شناخت ترفندهاي دشمن، از وظيفه خود كه همان روشن گري و افشاگري است غافل نبود .

او در دل مردم نفوذ داشت و از جايگاه والايي برخوردار بود . رئيس عدليه وقت، به تهران گزارش مي كند: «با وجود ايشان بايد در عدليه را بست، زيرا همه مردم متوجه ايشان هستند .»

بيت ايشان ملجا و ماواي بي پناهان و مظلومان بود . از نفوذ معنوي خود در مردم، بيشتر به حال فقرا و مستمندان استفاده مي كرد . در جنگ جهاني اول كه كشور - خصوصا خراسان و شاهرود - مورد تاخت و تاز نيروهاي بيگانه بود، قيمت گندم و خوار و بار بالا رفته بود; ايشان با اتخاذ سياست هم نوايي با مردم، تلاش كردند تا قيمت نان را در حد چهار ريال تثبيت كنند تا هيچ طبقه اي دچار مشكل نگردد .

هنگامي كه عده اي از فرقه ضاله بهائيت به كمك ماموران دولتي خواستند در بين مردم قدرتي كسب كنند، اين عالم سياسي مردم را به مبارزه منفي فرا خواند; بدين گونه كه به مردم دستور داد كسي با آنها معاشرت نكند و داد و ستد با آنها را هم ممنوع كرد، تا اين كه افراد گمراه عرصه را بر خود تنگ ديدند و شهر كه در آستانه آشوب بود، با اين سياست از خطر حفظ شد .

وي در جريان تبعيد علما از نجف، بسيار نگران بود و با برخوردي فعال و تحصن در تلگراف خانه و ارسال تلگراف، مخالفت خود را علني كرد .

وي از هم رزمان و ياوران شهيد مدرس محسوب مي شد و همواره شعار زندگي سياسي اش همان شعار معروف شهيد مدرس بود كه فرياد مي زد: «سياست ما عين ديانت ماست و ديانت ما عين سياست ما» .

رجال سياسي اي كه از شاهرود مي گذشتند، حتما خدمتش شرفياب مي شدند و از احاطه او به امور سياسي در تعجب بودند . مراجع عظام و بزرگان حوزه درباره ايشان نظر داشتند به تعبير مرحوم آيت الله بروجردي: «شيخ احمد، فخر شيعه بود» .

زماني كه علماي بزرگ اصفهان به رهبري «حاج آقا نورالله » به قم هجرت كردند، با مشورت بعضي از بزرگان همچون آقا سيد ابوالحسن اصفهاني و مرحوم ناييني قرار شد چند تن از علما كه هم از نظر علمي وزنه اي باشند و هم بر مسايل سياسي احاطه داشته باشند با شاه ملاقات كنند . مرحوم شيخ احمد يكي از اعضاي آن هيئت بود، گرچه آن ملاقات به خاطر برخورد با موانع انجام نگرفت .

زماني هم كه علماي نجف تصميم گرفتند براي اجراي اصل دوم قانون اساسي - كه نظارت پنج نفر از مجتهدان را بر مصوبات مجلس لازم مي داند - عده اي را معرفي كنند، مرحوم شيخ احمد يكي از بيست نفري بود كه از خطه خراسان انتخاب شده بود . اين عده را مرحوم سيد ابوالحسن اصفهاني، مرحوم ناييني و مرحوم شيخ عبدالكريم حايري به مجلس شوراي ملي معرفي كرده بودند .

گزارش مختصري از محتويات كتاب
اين كتاب از يك مقدمه و چهار مقاله (گفتار) تشكيل شده است . هر مقاله در مقام تبيين يكي از موضوعات اساسي دين يا مسايل روز و شبهه هاي مطرح شده در جامعه مي باشد .

هدف نويسنده - چنان كه از نام كتاب بر مي آيد - اثبات اين نكته است كه تمدن واقعي و حقيقي كه سعادت دنيا و آخرت انسان را تامين كند، همانا تمدن اسلامي است . مبناي معرفت شناختي و هستي شناختي چنين نگرشي اين است كه همه امور در دين اسلام، در حد وسط قرار دارند و از جانب ديگر پايه تمدن اسلامي بر مبناي هر دو بعد وجودي انسان (بعد مادي و معنوي) قرار داده شده است . بنابراين تنها تمدني كه مي تواند سعادت انسان را تامين كند، اسلام است .

مقاله اول:
در اين گفتار، مطالب جالب و مهمي مطرح شده است كه مهم ترين آنها بدين قرار است:

× تبيين اين مطلب كه اصل جامعه به وسيله ازدواج شكل مي گيرد;

× تبيين مساله تعدد زوجات و بيان مصالح و فلسفه تشريع آن;

× مساله حقوق زن و بياني واضح از نظر اسلام در اين باره .

مقاله ثانيه:
× مساله حجاب: با توجه به زمان اين نوشتار (دهه سوم مشروطه) كه اوايل حكومت رضاخان است، كم كم زمزمه هاي كشف حجاب به گوش رسيده و مطبوعات با ايجاد شك و شبهه، مقدمات اين مصيبت را آماده مي كنند . مؤلف با انعقاد فصل كاملي در اين باره، مطالب مطرح شده در مطبوعات و كتاب هاي موجود را بازگو كرده و پاسخ مي گويد و در همين فصل، فلسفه تشريع حجاب را نيز تبيين مي كند . به عنوان نمونه، يكي از شبهات اين بود كه حجاب، مانع مهمي براي آزادي زنان است كه مؤلف اين شبهه را به خوبي جواب مي دهد .

× مساله قصاص: يكي از شايع ترين و موهن ترين شبهاتي كه از طرف سكولارهاي آن زمان - كه درست صد سال بعد، در دهه سوم انقلاب اسلامي نيز سكولارهاي زمان ما آن را عنوان كردند - طرح شده بود مساله قصاص بود . جريان بدين قرار بود كه روزنامه «ايران نو» در مقاله اي با عنوان «خاطره سنگين اعدام » ، حكم قصاص را انكار كرده (حوزه نجف، ص 431) و آن را به تمسخر مي گيرد . وجود اين قبيل مسايل در جرايد مشروطه - چيان غرب گرا، امري چندان دور از انتظار نبوده و تعجب برانگيز نيست . تعجب از غفلت عده اي است كه متوجه ماهيت ضدديني بسياري از مشروطه چيان سكولار نبودند . در اين ميان، برخورد بعضي از بزرگان علما قابل تقدير است . مرحوم آخوند با اين كه خود در جبهه طرف داران مشروطه قرار دارد، عليه اين قبيل حركات مشروطه طلبان موضع گيري كرده و با ارسال تلگرافي براي علماي تهران، تا نزديكي صدور حكم ارتداد نويسنده مقاله پيش مي رود . وي در آن تلگراف مي نويسد: «به موجب مكاتيب متكثره واصله در شماره 121 جريده ايران نو، حكم قصاص را خلاف سياست و حكمت شمرده و به آيه مباركه «و لكم في القصاص حيوة يا اولي الالباب » كه حكماي فلاسفه غيرمسلمين هم به حكمت هاي مودعه در آن كريمه مباركه اقرار به فهم آن افتخار دارند، استخفاف نمود; البته چگونگي را اعلان، بلكه يعني همان شماره را عاجلا ارسال فرماييد تا در صورت صدق حكم الهي، به مسلمين اعلام شود ان شاء الله تعالي محمد كاظم الخراساني .»

اين تلگراف در شماره يك جريده «النجف » در سال 1328 ق چاپ نجف اشرف، درج شده است . (1)

بعيد نمي نمايد كه سرنوشت اين تلگراف نيز مانند بعضي از تلگراف هاي ديگر علماي نجف كه به مذاق مشروطه طلبان سازگار نبوده است گرفتار شده باشد .

مؤلف در اين كتاب، در خصوص جبهه فرهنگي به صورت علمي و منطقي به اين موضوع پرداخته و شبهه ها را مفصلا جواب داده است .

مقاله ثالثه
اين مقاله در مورد تبيين «مدينه فاضله » از نظر اسلام و مؤلفه هاي آن است .

يكي از مهم ترين مؤلفه هاي آن، اتحاد اهل مدينه و دوري از نفاق و شقاق است . در اين قسمت، مؤلف با ذكر انواع حكومت هاي «بلشويكي » ، «جمهوري » و «دموكراسي » اشتراك همه را در ضديت با اسلام مي داند .

بديهي است كه منظور وي از حكومت هايي مانند جمهوري - با توجه به ظرف زماني آن موقع - آن نوع جمهوري است كه سوغات غرب بوده و شخصي مانند رضاخان از آن دم مي زند . يا اگر در جاي ديگر به مساله آزادي حمله مي كند، منظور آزادي از نوع غربي است .

در اين جا به شبهاتي كه جرايدي مانند «كاوه » و «ناهيد» در سطح جامعه به آن دامن مي زنند پرداخته و به آنها پاسخ مي دهد . شبهاتي چون به تمسخر و استهزا گرفتن عزاداري، زيارت، ازدواج و . . . .

از جمله مطالب طرح شده در اين گفتار، مساله تاكيد اسلام بر علم آموزي، كسب يقين و نهي از تقليد، دورنمايي از علوم لازم در جامعه ديني و ديدگاه مؤلف درباره علوم جديد مي باشد . نگاه مؤلف به علوم جديد، مثبت بوده و معتقد است كه علوم جديد تا حدي حسن ذاتي داشته و لازم هستند، ولي بايد «تكلفات » و «عرضيات » آن را برداشت تا نتيجه مطلوب بدون ضرر حاصل گردد .

بحث جالب ديگري را كه مطرح مي كنند، بحث «علم و دين » است كه شبهه تنافي و تضاد دين اسلام با علم را جواب مي گويد .

در پايان، بحث «بنيادهاي تمدن اسلامي » را به خوبي بيان مي كنند كه بر چهار پايه استوار است: علم، عمل، اخلاق و حسن معاشرت .

آسيب شناسي جوامع مسلمين و علل عقب ماندگي آنها از نظر مؤلف عبارتند از:

1 . ضعف مسلمين در دفاع از حقوق حقه خودشان;

2 . انحطاط دروني در بين مسلمانان و عمل نكردن به آداب شريعت;

3 . عقب ماندگي و احتياج مسلمان ها به غير خود در امور زندگي;

4 . عقب ماندگي مسلمين به لحاظ آلات و ادوات جنگي و فنون و آداب نظامي;

5 . توسعه اقتصادي در بعد هزينه ها و درآمدهاي غيرمسلمين و ضعف آن در بين مسلمين;

6 . عقب ماندگي صنعتي .

نكته جالب ديگري كه مؤلف در اين گفتار مطرح مي كند بحث مزايا و ضررهاي مكاتب سرمايه داري و سوسياليستي (اشتراكي) است .

با توجه به اين كه مباحث سرمايه داري و كمونيستي در بازار انديشه آن روز به شدت رواج داشته، نقاط ضعف اين مكتب ها را ذكر كرده و در نهايت نتيجه مي گيرد كه اسلام، حد وسط بوده و موافق فطرت طبيعي و سالم انساني است .

مقاله رابعه
اين مقاله در مورد تبيين نظام سياسي - اجتماعي اسلام است .

مقومات و اركان نظام سياسي - اجتماعي اسلام بر چهار عنصر اساسي استوار است:

1 . قانون و قانون مداري (قوانيني كه بر مبناي قرآن و سنت بنا نهاده شده است) ; به عنوان نمونه از قوانين اقتصادي اسلام مي توان نام برد كه مبتني بر دو اصل «كفايت » و «عدالت » است .

2 . جهاد در راه خداست;

3 . قضاوت و حل و فصل دعاوي; كه بر چهار پايه استوار است: الف) صفات قاضي; ب) آداب قضاوت; ج) موازين قضاوت; د) تنفيذ و اجرا .

4 . مجازات و تنبيهات (اجراي حدود الهي اعم از حدود، تعزيرات، قصاص، ديات) .

نتيجه گيري و استفاده
آنچه از اين كتاب به عنوان ره توشه براي همه حوزويان و محققان قابل استفاده مي باشد، اين است كه پايگاه اجتماعي عالمي كه در متن مردم زندگي مي كند و شرايط و مقتضيات زمان خود را درك مي كند، بسيار بالا مي باشد .

هم چنين دشمن شناسي، شناخت دسيسه هاي اجتماعي و سياسي دشمن، و راه هاي نفوذ فرهنگ بيگانه از دستاوردهاي مهم اين كتاب است . بزرگي مصنف در اين است كه به خوبي دشمن را شناخته و با منطق و استدلال قوي با آنها مقابله كرده است .

يكي از راه هاي نفوذ دشمن در جبهه فرهنگي، نفوذ در مطبوعات داخلي كشور است، تا بدين وسيله حرف هاي خود را از زبان خودي و با زبان مردم بيان كنند . شبهه ها و هجمه هاي به دين و مقدسات از شگردهاي قديم و جديد دشمنان بوده است . مهم ترين شبهه اي كه هنوز روشن فكران زمان ما كه لااقل دويست سال از زمان خويش عقب هستند - به تبع روشن فكران مشروطه مطرح مي كنند، عدم كارايي دين براي اداره حكومت است . امام خميني، اسلام شناسي توانمند با تشكيل حكومت ديني، پاسخي عملي به اين شبهات دارد . مؤلفان گران قدري مانند مصنف اين كتاب، عقبه هاي علمي و پشتوانه هاي معرفتي حكومت ديني هستند . بر عالمان زمان است كه زواياي حكومت ديني را با نگاهي عميق كاوش نمايند و با زبان روز به همگان و خصوصا نسل جوان عرضه كنند .

پي نوشت:

1) نجفي، موسي، انديشه ديني و سكولاريسم در حوزه معرفت سياسي و غرب شناسي، ص 79 .


منبع: مجله آموزه، شماره 1، حاجي حسيني، حسن؛

 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر
كليه حقوق اين سايت براي دبيرخانه كنگره بزرگداشت آخوند ملا محمد كاظم خراساني محفوظ مي باشد









Guest (PortalGuest)

كنگره آخوند خراساني
مجری سایت : شرکت سیگما