پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403  
شاگردان
اجازه مرحوم آخوند خراساني به آيت الله بروجردي
اجازة الفقيه الكبير آية الله العظمي الشيخ محمد كاظم الخراساني لسماحة آية العظمي البروجردي قدس سرهما(1)
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله الذي جعل العلم وسيلة إلى جنّته و ذريعة يرتقى بهاجوار قربه ورحمته وأبان عن علوّ شأنه و منزلته و سموّ مكان حامليه وسَدنته، والصّلاة والسّلام على أفضل الأنبياء من بريته وأشرف السّفراء إلى خليقته محمّد الصّادع بالقويمة من دينه وشريعته وعلى الطّاهرين المعصومين من آله وذرّيته الباذلين مهجهم في إعلاء كلمته، وبعدُ:
فلمّا كان العلم جلاءً للقلوب من صدي الجهالة و نجاة للنّفوس من العَمى و الضلالة و نوراً يهتدى به إلى عوالي اللآلي ، و يوصل به الى عامة المكارم و المعالي و قد أشير إلى عظيم خطره بقوله تعالى Gإنّما يخشى اللهَ من عباده العُلماءُF و بقوله عليه السلام: «العلماء ورثة الانبياء.» و قوله: «مدادُهُمْ افضلُ من دماء الشهداء». و غيرها مما هو مأثور و عدُّة غير ميسور فلذلك صرف في كل عصر من الأعصار جماعة من أرباب الهمم العالية و البصائر السّامية و الأذهان النقّادة و الفطن الوقّادة أعمارهم في تحصيله و بذلوا مساعيهم في البحث عن إجماله و تفصيله و عكفوا هممهم على إحياء أعلامه و مواسمه و اتعبوا أنفسهم في إيضاح طرقه و مراسمه فشكر الله مساعيهم الجميلة و مُجاهداتهم البليغة.
و منهم السيد السّند و العدل المعتمد المحقق المدقّق، العارف بشرايع الإسلام و الخبير بقواعد الأحكام مروّج الأحكام ثقة الإسلام، عمدة العلماء العاملين و قدوة الفقهاء و المجتهدين قرّة عيني المتحلّي بكلّ زين الآغا حسين الطباطبائي البروجردي دامت فضائله فإنه قد تشرّف سنين كثيرة في قبة الإسلام المشهد الغروي على مشرّفه أفضل صلاة و تحية و قد بذل مجاهدات بليغة و مساعي جميلة مقروناً بالتّوفيقات الخاصّة الإلهية في تحصيل العلوم الشّرعية العقلية و النقلية و استفاد في محضري جلّ المسائل الأصولية و عمد المسائل الفرعية غير مكتف بالسّماع عن التّحقيق و بالنّظر عن التّحديق بل أمعن النظر في المباني حقّ الإمعان و أتقن الدّلائل غاية الإتقان حتى فاق الأفاضل العظام و الأماجد الأعلام و صار ذا الملكة القدسية و بلغ من حضيض التّقليد إلى اوج الاجتهاد المطلق فله كل المناصب الثّابتة للمجتهد المطلق من الإفتاء و القضاء و غيرهما، و يجب على النّاس اتّباع حكمه، و يحرم عليهم ردّه و نقضُه فانّه استخفاف بحكم الله تعالى على ما هو مقتضى قول أبي عبد الله الصّادق عليه السّلام في مقبولة عمر بن حنظلة حيثُ قال: انظُرُوا إلى رجل منكم ممّن قد روى حديثنا و نظر في حلالنا و حرامنا و عرف أحكامنا فارضوا به حكماً فإنّي قد جعلتُهُ عليكم حاكماً ، فإذا حكم بحُكمنا فلم يقبل فإنّما بحكم الله استخف و علينا قد ردّ ، و الرّادُ علينا الرّاد على الله و هُو في حدّ الشّرك بالله.
 و له أن يروي عنّي كلّما تصحّ لي روايته عن مشايخي بالطّرق المتّصلة المنتهية إلى المعصومين صلوات الله عليهم أجمعين و أوصيه بما أوصى به أسلافي من الأخذ بالاحتياط و الوقوف عند الشّبهات و أن لا ينساني دعاء الخير في الخلوات.
 و السّلام على من اتّبع الهُدى . حرّرهُ العبد الأحقر الجاني محمّد كاظم الخراساني في 1328 من الهجرة النّبوية .
...................................................................................
<!--[if !supportFootnotes]-->[1]<!--[endif]-->. زندگي آيت الله العظمي بروجردي (ره)، محمد واعظ زاده، ص 206- 207.
 
ترجمه فارسي اجازه نامه
صورت اجازه­ي فقيه بزرگ حضرت آيت الله العظمي شيخ محمد كاظم خراساني به شخصيت بزرگوار آيت الله العظمي بروجردي (ره)
به نام خداوند بخشايشگر مهربان
سپاس و ستايش مخصوص خدايي است كه علم و دانش را وسيله ي رسيدن به بهشت و نردبان ترقي به جوار قرب و رحمت خود قرار داده و از اين طريق بلندي شأن و رتبه ي خود و برتري جايگاه حاملان علم و خدمتگزاران دانش را آشكار ساخت. و درود و سلام بر برترين پيامبران از ميان آفريدگان، و اشرف سفيران و فرستادگان به سوي مردم؛ يعني حضرت محمد (ص) آن كه با پايداري و ايستادگي خود از حريم دين و شريعت خدا پاسداري و دفاع كرد، و نيز درود و سلام بر پاكان از ذريه ي آن حضرت و اولاد معصومش(ع) باد، كساني كه در راه بلند داشتن سخن خدا از جان خود گذشته و تا آخرين قطره ي خون، فداكاري كردند.
پس از ستايش و سلام، چون علم و دانش جلا دهنده ي دل ها از زنگار ناداني و رهايي بخش انسان ها از كوري و گمراهي و نوري است كه مايه ي راه يابي به سوي مرواريدهاي پر قيمت و رسيدن به تمامي كرامت ها و ارزش هاي انساني است، آن گونه كه در قرآن در كلام خدا به اهميّت علم و ارزش دانش اشاره شده و فرموده است: «همانا از ميان بندگان خدا آگاهان و دانايانند كه از مقام عظمت او مي هراسند و پيامبر (ص) مي فرمايد: «عالمان و دانشمندان دين وارثان پيامبرانند». و نيز فرموده است: «مركب قلم عالمان دين از خون شهيدان برتر و پر ارزش تر است.» و روايت هاي زياد ديگري كه به دست ما رسيده شمارش آن ها براي ما ممكن نيست.
بدين جهت در هر زمان و عصري گروهي از بلندهمتان، و دارندگان بينش برتر و ذهن تحليل گر و صاحبان استعداد فروزان عمر خود را صرف فراگيري علم و دانش كرده، و در راه بحث و كنكاش از اجمال و تفصيل آن كوشش زياد نموده و بر احياي آثار و نشانه هاي آن، همت گماشته اند، و در آشكار ساختن راه ها و روش هاي آن خود را به رنج و زحمت فراوان انداخته و واداشته اند. خداي شان در برابر آن هم سعي و كوشش ارزنده و نيكو و جهاد زياد و برازنده جزاي خير عنايت فرمايد.
از جمله ي آنان سيد مورد اطمينان و شخصيت عادل و محل اعتماد، محقّق ريزبين و دقيق آشنا به احكام اسلام و آگاه به قاعده هاي احكام، رواج دهنده ي دستورات الهي، ثقة الاسلام، سرشناس در ميان عالمان با عمل، و پيشتاز فقيهان و مجتهدانِ صاحب نظر، نور ديده ام و مرد آراسته به تمامي زينت هاي معنوي و صفات نيك و زيبا، يعني آقا حسين طباطبايي بروجردي كه بركت ها و خدماتش جاودانه و پاينده باد، ايشان ساليان زيادي در قبه ي اسلام يعني مشهد غروي (نجف اشرف) – كه برترين درود و سلام بر شرافت بخشنده ي آن مكان باد – مشرَف بودند، وي در طول اين مدت سعي فراوان و كوشش پسنديده همراه با توفيقات ويژه ي الهي در راه تحصيل علوم شرعي، چه عقلي و چه نقلي نمودند، و در محضر اين جانب بيشتر مسائل اصولي و اكثر مسائل فرعي را استفاده كرده و فرا گرفتند، در حالي كه تنها به گوش دادن درس استاد بسنده نمي كرد؛ بلكه به تحقيق و كاوش بيشتر مي پرداخت و نگاه كردن به كتاب و مطالعه متون آن، او را از دقت در معاني و بطون، باز نمي داشت، وي مباني را به دقت تمام مورد مطالعه قرار داده و دليل هاي علمي را با كمال استحكام بررسي كرد، تا به جايي كه بر بزرگان اهل فضل و سرشناسان دانش برتري يافت و داراي ملكه ي قدسي گرديد و از درجه ي پايين تقليد به اوج و بلنداي اجتهاد مطلق رسيد.
بنابراين ايشان از طرف من مجازند كه متصدّي تمامي پست ها و منصب هايي كه برازنده ي مجتهد مطلق است – مانند تصدّي فتوا و قضاوت و غير اين ها ـ باشند.
و بر مردم مسلمان واجب است از دستور و حكم ايشان پيروي كنند و فرمان ايشان را ارج نهاده و به كار ببندند، و ردّ و نقض حكم ايشان حرام است؛ زيرا ردّ حكم مجتهد، سبك شمردن حكم خدا است. چنان كه مقتضاي كلام امام صادق (ع) در روايت مورد قبول عمر بن حنظله همان است آنجا كه مي فرمايد: «بنگريد به مردي از ميان خودتان از كساني كه حديث ما را روايت كرده و در حلال و حرام ما دقّت كند و احكام و دستورات ما را بشناسد؛ پس شما او را به عنوان داور بپذيريد و به حكم او راضي باشيد كه من او را بر شما حاكم قرار دادم، آن گاه كه او طبق دستور ما حكم كند و كسي حكم او را نپذيرد چنين كسي حكم خدا را سبك شمرده است و رد بر ما كرده است و آن كه بر ما رد نمايد رد بر خدا نموده است و اين كار در حد شرك به خداي متعال است.»
ايشان مجازند روايت صحيحي را كه من از استادانم با طرق پيوسته و منتهي به معصومين (ع) روايت كرده ام، از طرف من روايت كنند. و من ايشان را به داشتن احتياط و توقّف و باز ايستادن در موارد شبهه، آن گونه كه گذشتگان و استادانم به من سفارش كرده اند سفارش مي كنم ، و نيز به ايشان سفارش مي كنم مرا از دعاي خير در هنگام خلوت و تنهايي فراموش نكنند.
سلام و درود بر كسي كه پيرو هدايت و رستگاري باشد.
اين نوشته را بنده ي ناچيز و گنهكار محمد كاظم خراساني در سال 1328 هجري نبوي نوشت.
محمد كاظم خراساني
broujerdi.org
 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر
كليه حقوق اين سايت براي دبيرخانه كنگره بزرگداشت آخوند ملا محمد كاظم خراساني محفوظ مي باشد









Guest (PortalGuest)

كنگره آخوند خراساني
مجری سایت : شرکت سیگما