پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403  
خاندان
ميرزا محمد آقازاده خراساني

ميرزا محمد آقازاده:
ميرزا محمد خراساني مشهور به "آقازاده" (آقا همان آخوند خراساني است) در
شب نيمه شعبان 1294 قمري و در شهر نجف تولد يافت.در حديث است كه هر كسي
كه در شب نيمه شعبان متولد شود به بركت امام زمان اين شخص هيچ گاه شقي
نخواهد مرد. مادر ميرزا محمد علويه اي از محارم ميرزاي شيرازي بزرگ
است.آقازاده را وارث علمي آخوند مي دانند.
علامه شيخ آقابزرگ طهراني كه در درس آخوند هم درس ميرزا محمد بوده درباره
اش در نقباء البشر مي نويسد:«كان من افاضل تلاميذ والده العلامة» يعني از
افاضل شاگردان پدر علمه اش بود و دو تاليف وي را نام مي برد.تقريرات فقه
و اصول(الذريعه ج4 ص385) و شرح و تعليقات بر كفايه(الذريعه ج6 ص188)(1)
تقريرات فقه او شامل اجاره و قضا و شهادات است.
ميرزا محمد به درخواست علما و مردم خراسان و با رضايت پدر ر سال 1325
قمري به خراسان رفت و رياست علمي و سياسي آن اقليم نوراني را به عهده
گرفت.تا وقتي هم كه پدر زنده بود قوي ترين مهره مدافع مشروطه در خراسان
ميرزا محمد بود.او بعدها هم در عرصه علم و سياست حضوري فعالانه داشت و
وقتي رضاخان باطن پليد خود را آشكار كرد تمام قامت در مقابل وي ايستاد و
كوتاه نيامد.رضا شاه به دنبال فرصت بود تا آقازاده را از صحنه سياست
ايران حذف كند و بعد از واقعه گوهرشاد اين قيام را بهانه فشار بر علما و
بخصوص آقازاده قرار داد.
از طرف ديگر از جانب رضاشاه استفتائي را پيش آيت الله ميرزا محمد آقازاده
خراساني اوردند در اينكه مرقوم كنيد به فتواي علماي اسلام پوشش وجه و
كفين لازم و واجب نيست( و رضا شاه اين را با مكر و حيله سرآغاز اجراي كشف
حجابش قرار داده بود).گفته شد كه اگر اين را تاييد كرده و اينگونه
بنويسيد تمام مراتب و مقامات شما محفوظ خواهد ماند و هيچ تعرضي به شما
صورت نخواهد گرفت.
آقازاده كه اين حيله و پشت پرده را ديده بود در جواب فرمود: من مجتهدم و
در اجتهاد من احدي ترديد ندارد...فتواي من اين است كه وجه و كفين از حجاب
شرعي مستثني نيست.من ستر وجه و كفين را واجب مي دانم.اما راجع به وعده
هايي كه از جانب شاه مي دهيد بدانيد من ساليان دراز قائم به شخص خودم
رياست كردم و...رياستي كه عطيه شاه باشد و قائم به اراده ي او براي من
پشيزي نمي ارزد.
بعدها بخاطر همين عدم همراهي براي او دردسرهايي ايجاد شد و به يزد تبعيد
و زنداني شد.و بعدها به تهران منتقل شد و محبوس بود.
امام خميني از كساني است كه مرحوم آقازاده را در دوران اسارت تهران ديده بود:
« رضا خان كه آمد سر كار، اين دو معنا را مجبور بود كه اجرا بكند يعني
اسلام را بشكند در نظر حتي خود مسلمين، وروحانيت را هم خرد كند...و گروه
هايي از علما[را] از بلاد آوردند تهران، و مثلا مرحوم
آقازاده[خراساني]-كه يك شخص بسيار نافذي در خراسان بود- ايشان را اسير
كردند و آوردند به تهران...و من خودم ايشان را ديدم كه در يك منزلي، كه
آنجا تحت نظر بود...و...براي من نقل كرده اند كه ايشان را با سر
برهنه[=بدون عمامه] و چند تا سرباز...مي برندش عدليه آن وقت، كه در آنجا
مثلا دادستاني او را استنطاق كند» (2)
علي رغم تلگراف ها و اعتراضات علماي نجف عاقبت آقازاده را در سن 62 سالگي
درهمان تهران با آمپول پزشك احمدي به شهادت رساندند.وقتي خبر شهادت مرحوم
آقازاده را به آقا حسين قمي(از اعاظم شاگردان آخوند خراساني) دادند با
اظهار تاسف فراوان فرمودند كه تصور نكنيد ميرزا محمد آقازاده فقط آقاي
خراسان بود. او آقاي كل ايران بود.
آقازاده در زمستان 1316 ش با مظلوميت هر چه تمام تر در حضرت شاه
عبدالعظيم و در جنب قبر متبرك ملاعلي كني(ره) دفن شد.
آقازاده مانند پدرش آخوند كوهي از توحيد و توكل بود.به شدت به علم و اهل
علم حرمت مي نهاد و به ارباب قدرت بي اعتنا بود و به عمد در مقابل رجال
دولتي رضاخاني براي يك طلبه تمام قامت به پا مي ايستاد و در مقابل، براي
مسئولين بلند پايه مملكتي اهميتي قائل نبود و تحقيرشان مي كرد.ميرزا محمد
در دوران اقامت در خراسان با شكوه ترين درس خارج فقه و اصول در خراسان را
در روزگار خود داشت و شاگردان زيادي تربيت نمود و منشا خدمات
فرهنگي-اجتماعي- سياسي و ديني فراواني شد.
او به كتاب كفايه الاصول پدرش علاقه فراوان داشت و محل رجوع حوزه ها براي
حل عقده ها و معضلات كفايه بود.
آقا نجفي قوچاني كه هم درس او بود در "حيات الاسلام" مي نويسد:آخوند با
دقتي كه در اجتهاد داشت بارها تصريح به اجتهاد ميرزا محمد مي نمود.(3)
قسمتي از اجازه آخوند به پسرش:«ولدي ميرزا محمد- جعلني الله فداه و من كل
سوء وقاه-صنف و اجاد و بلغ رتبه الاجتهاد فله حق الافتاء و القضاء و
الحكومه بين الناس»(4)
پسر بزرگ ميرزا محمد آقازاده مرحوم شيخ جعفر نجفي كفايي است(پسران دوم و
سوم آقازاده: علي و كاظم هستند) كه چند دوره نماينده مجلس شد و طعم سفير
كبيري ايران در چند كشور را هم چشيد.

...............................
منابع:
1-آقابزرگ طهراني،نقباءالبشر،ج5،ص275
2- صحيفه امام،ج4،ص47-ج7ص45 و 411-ج9ص399
3-آقانجفي قوچاني،حيات الاسلام،يا برگي از تاريخ معاصر، ص21
4- محسن دريابيگي، حيات سياسي، فرهنگي و اجتماعي آخوند خراساني،
صفحات57-66-87-88-89-107-
5- همان،ص612

 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر
كليه حقوق اين سايت براي دبيرخانه كنگره بزرگداشت آخوند ملا محمد كاظم خراساني محفوظ مي باشد









Guest (PortalGuest)

كنگره آخوند خراساني
مجری سایت : شرکت سیگما